علی الاطلاق
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
عموما : عامه مردم پندارند که شعر متکلف علی الاطلاق آن باشد... ۲- بدن قید بی شرط . یا حکیم علی الاطلاق . خدای تعالی . یا سلطان علی الاطلاق . خدای تعالی . یا قادر علی الاطلاق . توانا برهرکار خدای تعالی .
عموما بنحوی که شامل همه گردد بی قید بی شرط
مطلقا، عموما، بدون قید، بی شرطحکیم علی الاطلاق:خدای تعالی
عموما بنحوی که شامل همه گردد بی قید بی شرط
مطلقا، عموما، بدون قید، بی شرطحکیم علی الاطلاق:خدای تعالی
لغت نامه دهخدا
علی الاطلاق. [ ع َ لَل ْ اِ ] ( ع ق مرکب ) عموماً. بنحوی که شامل همه گردد. ( ناظم الاطباء ). بی قید. بی شرط.
- حکیم علی الاطلاق ؛ خدای تعالی.
- سلطان علی الاطلاق ؛خدای تعالی.
- قادر علی الاطلاق ؛ خدای تعالی.
- حکیم علی الاطلاق ؛ خدای تعالی.
- سلطان علی الاطلاق ؛خدای تعالی.
- قادر علی الاطلاق ؛ خدای تعالی.
فرهنگ عمید
مطلقاً، عموماً، بدون قید، بی شرط.
کلمات دیگر: