شست گیر
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
شست گر تیر انداز و کماندار
لغت نامه دهخدا
شست گیر. [ ش َ ] ( نف مرکب ) شست گر. تیرانداز و کماندار. ( ناظم الاطباء ). کماندار و تیرانداز. ( آنندراج ). تیرانداز. ( غیاث اللغات ) :
اگر خسرو شست میران بود
هم آماج این شست گیران بود.
اگر خسرو شست میران بود
هم آماج این شست گیران بود.
نظامی.
رجوع به شست گر شود.فرهنگ عمید
کمان دار، تیرانداز.
کلمات دیگر: