کلمه جو
صفحه اصلی

شش لو

لغت نامه دهخدا

شش لو. [ ش َ / ش ِ ] ( اِ مرکب ) ( اصطلاح قمار ) مرکب از «شش » فارسی و «لو»ی پسوند نسبت ترکی. در اصطلاح قمار ورقی که دارای شش خال است. ورق بازی که شش خال دارد. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

در ورق بازی، ورقی شش خال دارد.

دانشنامه عمومی

ششلو، روستایی از توابع بخش اتاقور شهرستان لنگرود در استان گیلان ایران است.
این روستا در دهستان اتاقور قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۴۶ نفر (۳۴خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: