کلمه جو
صفحه اصلی

تاثیر ایین های کهن ایرانی بر ایین زرتشت

دانشنامه عمومی

تأثیر آیین های کهن ایرانی بر آیین زرتشت. پرستش اهورامزدا به عنوان خدای برتر: از قراین چنین برمی آید که ایرانیان به مرور در آیین کهن آریایی ها تصرفاتی قایل شدند چنان که از وقتیکه تاریخ ایرانیان معلوم است، اهورامزدا خدای بزرگ طوایف شهرنشین و متمدن شرقی و غربی ایران محسوب می شده است. مزداپرستی قدیم تر از دین زرتشت است. مزدا خدای قبیله یا ملتی معین نیست و خدای عالم و پروردگار بنی آدم است. وابستگی میان اهورامزدا و آیین زرتشت آنچنان نزدیک است که بسیاری چنان می پندارند که پرستش این خدا از دین زرتشت سرچشمه گرفته است ولی دلایل بسیاری در دسترس است که نشان می دهد اهورامزدا ایزدی بسیار کهن است و زرتشت در دین آوری خود از این نام برای نامیدن خدای یگانه استفاده کرده است. لازم به یادآوری نیست که گاه اتفاق می افتد که آیینی نو، نام های کهن را مفهوم تازه می بخشد. نام مجرد مزدا باستانی تر از دین زرتشت است و حتی نقش اساسی ای که در مزدیسنا به عهدهٔ این ایزد محول شده است نیز به دوران قبل از زرتشت برمی گردد. می توان باور داشت که در اواخر هزارهٔ دوم و اوایل هزارهٔ اول پیش از میلاد که قبایل ایرانی هنوز از یکدیگر جدا نشده بودند، پرستش خدایی به نام اهورامزدا در میان ایشان شکل گرفته بوده است که مظهر خرد، عدالت و خلق بوده است. پس از او بخشی از خدایان کهن هندوایرانی، اهوراها، با کاهشی در خویشکاری های کهن شان، تا حدی صورت فرشتگان یافته، گروه دیگر خدایان هندوایرانی، دیوها، مظهر شر گشته بودند. سپس در مرحلهٔ پیشرفته تری از دین، در فرهنگ اوستایی شرق ایران، اهورامزدا به خدایی یکتا مورد پرستش قرار گرفته و خدایان دیگر حذف شده اند و اهریمن مظهر و سرور دیوان گذشته است، در حالی که در بخش های دیگر این بوم، از جمله پارس دین ایرانی بر همان اساس کهن باقی مانده است. علت عمومیت یافتن نهایی دین زرتشتی را در ایران می توان در همین پیشروتر بودن گاهان زرتشت نسبت به بقیه دید.
پرستش خدایان متعدد: پرستش خدایانی چون آناهیتا، تیر، میترا، بهرام، ارته، رشن، فروشی، زامیاد و هوم.
نداشتن پرستشگاه:امروزه می دانیم که در دین و آیین هندواروپایی نه پرستشگاه وجود داشته است، نه تندیس و پیکرهٔ خدایان.
انجام قربانی و نوشیدن هوم: مراسم قربانی کردن گاو و نوشیدن هوم همراه با جشن های پرخرج و باشکوهی بود، این مراسم بدون آنکه به طبقات ثروتمند لطمه ای بزند، طبقات کشاورز و چوپان را ضعیف و فقیر می کرد و ظاهراً به همین سبب در نزد زرتشت با نظر قبول نگریسته نمی شد. ولی ذکر برگزاری این گونه آیین های قربانی در یشت ها (بخشی از اوستا) می رساند که این رسم بعد از زرتشت نیز همچنان بر جای مانده و دوام داشته است.
تدفین مردگان: رسم قرار دادن نعش مردگان پیش جانوران و پرندگان به غیر از مادها به خزرها و بلخی ها نیز نسبت داده شده است، چنان می نماید که این یکی از رسم های ویژهٔ قبایل ایرانی کهن باشد که در جلگه های شمال زندگی چادرنشینی داشتند و امری را که بنا به اقتضای وضع آب و هوا و طرز معیشت آن ها از ضرورت های زندگی بوده به صورت یک رسم مذهبی در آورده اند. چنین به نظر می رسد که به خاک سپردن مردگان یک آیین پارسی بوده که بعدها به تدریج متروک شده است. سندی در این مورد از برده ای ایرانی به نام اوفراتسبه دست آمده است. «مرا مسوزان، آتش را از برخورد تن من میالای، من پارسیم، نیاکانم نیز پارسی بودند و گناه آلودن آتش به نزد ما گران تر از مرگ است. مرا به خاک بسپار، مولایم، ولی برتَنَم آب تطهیر نیفشان چون من آب ها را نیز گرامی می دارم.»
مراسم برسم: مقصود از مراسم برسم، دعا خواندن و سپاس به جای آوردن، نسبت به تنعم از نباتات است که مایهٔ تغذیهٔ انسان و چهارپا و وسیلهٔ جمال طبیعت است. بر طبق این رسم مردم پیش از غذا برسم که عبارت از شاخه های بریده درختی مانند انار و گز و هوم بود، به دست گرفته، دعا می خوانده اند و سپاس نعمت به جای می آوردند. در بخش های مختلف اوستا از برسم یاد گردیده است.
نفرت از دروغ: امیل بنونیست می نویسد، به غیر از کتیبه های به جای مانده از دوران هخامنشیان، نفرت و بیزاری ایرانیان نسبت به دروغ در بخش های متأخر اوستا نیز آمده است. این خود نشانهٔ اینست که این گونه معتقدات از ویژگی های و خصوصیات همیشگی و عمومی ایرانیان بوده است.
تأثیر آیین های کهن ایرانی بر آیین زرتشت به آیین ها و عقاید اقوام ایرانی تبار و اقوام بومی فلات ایران در عصر مقدّم بر زرتشت و چگونگی تأثیرگذاری این آیین ها بر نوآوری دینی آیین زرتشت می پردازد. ساکنین و اقوام بومی ایران، که قبل از ورود آریایی ها در نقاط مختلف فلات ایران سکونت داشتند، دارای عقاید مهرپرستی بودند. احترام به گیاهان و درختان و به طور کلی تمام رستنی ها و جانوران سودمند برای جهان هستی، در میان ایرانیان رسم بوده است. برای شناخت دین در ایران باستان می توان به دو منبع اوستا و سنگ نبشته های هخامنشی استناد کرد. در اوستا چندین بار واژهٔ «ائیریه» به معنی آریایی تکرار شده است. «ائیریه» شکل باستانی ثبت شدهٔ واژهٔ «آریا» ست که برای اشاره به مجموعهٔ اقوام ایرانی تبار و هندیان به کار می رود.
دین کهن اقوام ایرانی تبار برگرفته از عقاید کهن تر آریایی هاست که در آن عوامل طبیعی و روان مردگان اهمیت بسزایی داشتند. در طی تکامل این عقاید، هر یک از اجزای طبیعت، به صورت خدایی درآمده بود و بدین گونه خدایان بسیاری بر سرنوشت جهان فرمانروایی می کردند. در این رشته عقاید کهن آریایی ها، دو دسته از خدایان وجود داشتند که به آنان اهوره (نیروهای نیک) و دیوه (نیروهای پلید) گفته می شد. در میان این اقوام این عقیده وجود داشت که در جهان دو آیین و قانون وجود دارد: ارته به معنی نظم و تقوا و دروغ به معنی آشوب. اقوام هندوایرانی در زمانی بسیار کهن، به خدا-پدری اعتقاد داشتند که با نام و صفت های گوناگونی خوانده می شد. همهٔ خدایان چه اهوراها و چه دیوها، فرزندان او بودند، ولی خود او در امر آفرینش و امور جهان وظیفه ای بر عهده نداشت. این اندیشه در ایران با نام آیین زروانی معروف است. این آیین کهن هندوایرانی، در فلات ایران چندبار متحول شد. در مرحلهٔ نخست، دیوان از خدایی افتادند و به مظاهر نیروی شر تبدیل شدند. در مرحلهٔ بعد، یک ویژگی دیگر، یعنی وجودی با نام اهورامزدا در رأس جهان خدایان افزوده شد. اهورامزدا در نوشته های هندی به چشم نمی خورد. تحول سومی که در فلات ایران رخ داد، از اهمیت افتادن زروان در دین زرتشت بود.
زرتشت کیش کهن آریایی را از اساس تغییر داد. او ستایش ایزدان باستان را منع کرد و ستایشگرِ خدایی یگانه به نام «اهورامزدا» گردید این تغییرات در بخش گات های اوستا به چشم می خورد. اما بخش های دیگر اوستا (یشت ها و یسنا) با اینکه اصول زرتشتی دارد، ولی یادآور آیین کهن آریایی ها است. در این بخش ها گروهی از ایزدان، فرشتگان و چه بسا دیوان، همان پروردگاران آریایی هستند که در بین ایرانیان و هندوان مشترک بودند. وندیداد یا کتاب شرایع و احکام مزدیسنان نیز بخش دیگری از اوستاست که برای شناخت و دریافت قسمتی از باورها و مذاهب پیش از زرتشت بکار می آید. این بخش یا به وسیله مغان یا با نظارت مستقیم آنان تدوین شده است. بیشتر عناوین و بندهایی که به عنوان اساس و رئوس دینی در وندیداد شمرده شده اند، یا در دین اصیل زرتشت رد شده یا هیچ اشاره ای درباره شان نشده است؛ بنابراین، دین زرتشت را شاید بتوان با دو عنوان مختلف معرفی کرد: یکی آیین زرتشت و دیگری آیین مزدیسنا. آنچه به نام آیین زرتشت نامیده می شود، مجموعه ای مطالب است که از گاهان و سرودهای خود زرتشت برمی آید. در مقابل، آنچه آیین مزدیسنا خوانده می شود، مطالب اوستایی و پهلوی و مفاهیم گاهانی است که به عقاید ایرانیان پیش از زرتشت، آمیخته است. در واقع، آیین مزدیسنا همان آیین کهن است که از صافی عقاید زرتشت گذشته، و تنها رنگ آن را پذیرفته و به عصر معاصر رسیده است و معمولاً از آن به عنوان اوستای نو یاد می کنند.


کلمات دیگر: