کلمه جو
صفحه اصلی

شهودی

فارسی به انگلیسی

intuitive, observational


intuitive, observational, witnessed

لغت نامه دهخدا

شهودی. [ ش ُ ] ( اِخ ) شاعری از لاهیجان و معاصر سلطان یعقوب و دارای دیوان است.شاهنامه ای مشتمل چهارهزار بیت نظم کرده بزبان ترکی.رجوع به آتشکده آذر ص 166 و مجمعالخواص ص 311 شود.

دانشنامه آزاد فارسی

شهودی (رایانه)(heuristics)
فرآیندی که در آن یک برنامه تلاش می کند تا عملکرد خود را با فراگیری از تجربه های خود بهبود بخشد.


کلمات دیگر: