کلمه جو
صفحه اصلی

تیجان

فرهنگ فارسی

جمع تاج به معنی افسر
( اسم ) جمع تاج . افسرها .
دهی از دهستان ماروسک است که در بخش سرولایت شهرستان نیشابور واقع است

فرهنگ معین

[ ع . ] (اِ. ) جِ تاج ، افسرها.

لغت نامه دهخدا

تیجان . (ع اِ) ج ِ تاج ، یقال :العمائم تیجان العرب . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). رجوع به الجماهر بیرونی ص 69 شود.


تیجان. ( ع اِ ) ج ِ تاج ، یقال :العمائم تیجان العرب. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). رجوع به الجماهر بیرونی ص 69 شود.

تیجان. ( اِخ ) دهی از دهستان ماروسک است که در بخش سرولایت شهرستان نیشابور واقع است و در حدود 100 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).


دانشنامه عمومی

تیجان، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان بینالود قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۹۹ نفر (۲۳خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

تیجان همچنین نام برند یکی از واحد های تولید نبات نیشابور، واقع در شهرک صنعتی خیام نیشابور است
مختاری: ۰۹۱۵۵۵۲۷۵۹۸

تیجان تازی شده " تیرگان " پارسی و به معنای سرزمین تیشتر یا تیر ، فرشته نگهبان باران در آیین زرتشتی است.
نام شهر ها و روستاهای ایران که از این دست دگرگونی ها پذیرفته بی شمارند .
مهرجان = مهرگان ، اوجان= آبگان ، میقان = میگان ، دیلمقان = دیلمگان و . . . .

تیجان ( لغت نامه دهخدا ) : تیجان . ( ع اِ ) ج ِ تاج ، یقال :العمائم تیجان العرب . ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) . رجوع به الجماهر بیرونی ص 69 شود.
تیجان ( فرهنگ فارسی هوشیار ) : از ریشه ی پهلوی ( تک : باج )
تاج ها افسرها
( اسم ) جمع تاج . افسرها .


کلمات دیگر: