گرما تاب
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
مشعاع
مترادف و متضاد
خنک کننده، رادیاتور، تشعشع کننده، دما تاب، گرما تاب، خنک کن بخاری
گرماتاب، دارای تشعشع یا گرمای شدید
فرهنگستان زبان و ادب
{thermotolerant, thermoduric} [زیست شناسی-میکرب شناسی] اندامگانی که می تواند در گرمایی که برای بسیاری از ریزاندامگان های رویشی کشنده است زنده بماند
کلمات دیگر: