کلمه جو
صفحه اصلی

لفاف


برابر پارسی : پوشش

فارسی به انگلیسی

cover, covering, envelope, packing, vesture, wrapper, wrapping, wraps, hull, shroud, wadding, folder

wrapper, cover, folder


cover, covering, envelope, hull, packing, shroud, vesture, wadding, wrapper, wrapping, wraps


فارسی به عربی

حشوة , ظرف

مترادف و متضاد

cover (اسم)
سر، پوشش، جلد، سر پوش، فرش، غلاف، سقف، رویه، روپوش، لفاف، پاکت، غشا

envelopment (اسم)
پوشش، احاطه، لفاف

envelope (اسم)
پوشش، جام، لفاف، پاکت، پاکت نامه، حلقهء گلبرگ

wrapper (اسم)
روپوش، لفاف، پوشه، بالا پوش، لفاف بسته بندی، چادر شب، بسته بندی کاغذ، بارپیچ، جلد کتاب

wrapping (اسم)
لفاف، بارپیچ، کاغذ بسته بندی

sheeting (اسم)
لفاف، هر چیزی بشکل ورقه، مصالح ورق سازی، ملافه وغیره

filling (اسم)
لفاف، هر چیزی که با ان چیزی را پر کنند

folder (اسم)
لفاف، پوشه، تاه کن

padding (اسم)
لفاف، لایه، بالشتک، لایه گذاری، له سازی، لگد مالی

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- پارچ. بیرونی که بر مرده پیچند. ۲ - پارچه و کاغذی که بر چیزی پیچند .

ظرف یا پارچه یا کاغذ مقاومی برای بسته‌بندی مرسوله‌ها و حفاظت از آنها در هنگام جابه‌جایی


فرهنگ معین

(لِ یا لَ فّ ) [ ع . ] (اِ. ) پارچه و کاغذی که بر چیزی پیچند.

لغت نامه دهخدا

لفاف. [ ل ِ ] ( ع اِ ) جامه برونی که بر مرده پیچند. ( آنندراج ) ( منتخب اللغات ). لفافه. ساروق. || پارچه که گرد چیزی پیچند، چنانکه بسته پستی را.
- لفاف کردن ؛ پیچیدن.

فرهنگستان زبان و ادب

{cover , packing , wrapping , emballage (fr. )} [مهندسی مخابرات - پست] ظرف یا پارچه یا کاغذ مقاومی برای بسته بندی مرسوله ها و حفاظت از آنها در هنگام جابه جایی

پیشنهاد کاربران

پارچه و کاغذی که بر چیزی پیچند.


کلمات دیگر: