ممثلون
گچ گیری
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
قالب، گچ گیری، مهره ریزی، طاس اندازی
فرهنگ فارسی
عمل گچ گرفتن .
قرار دادن قسمتی از بدن در گچ
لغت نامه دهخدا
گچ گیری. [ گ َ ] ( حامص مرکب ) عمل گچ گرفتن.
فرهنگستان زبان و ادب
{casting} [ارتاپزشکی] قرار دادن قسمتی از بدن در گچ
کلمات دیگر: