کلمه جو
صفحه اصلی

لبه دار کردن

فارسی به انگلیسی

edge, rim

فارسی به عربی

حاشیة

مترادف و متضاد

hem (فعل)
احاطه کردن، سجاف کردن، سینه صاف کردن، لبه دار کردن، حاشیه دار کردن، تمجمج کردن، کناره دار کردن

flange (فعل)
پخش کردن، لبه دار کردن


کلمات دیگر: