دموی
لخته شده
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
خونین، خونی، لخته شده، جنایت امیز
قلنبه، کلاله، کاکل، لخته شده
پیشنهاد کاربران
لخته شده ( Flucculent ) : [ اصطلاح آب و فاضلاب ] لخته یا توده های شبیه پشم که در لخته سازی تشکیل می شوند. با وجودی که این اصطلاح و لخته کننده بارها و بارها در عوض هم به کار می روند لخته شده لخته است و نه کاتالیستی که عامل لخته سازی می باشد.
کلمات دیگر: