کلمه جو
صفحه اصلی

لباس پوشاندن

فارسی به انگلیسی

rig

فارسی به عربی

ثوب , قادر

مترادف و متضاد

attire (فعل)
اراستن، ارایش کردن، لباس پوشاندن

dress (فعل)
لباس پوشاندن، پانسمان کردن، مزین کردن، لباس پوشیدن، ملبس کردن، جامه بتن کردن، درست کردن موی سر

پیشنهاد کاربران

habilitate


کلمات دیگر: