صفحه اصلی
گداختنی
بستن
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مترادف و متضاد
fusible
(صفت)
زود گداز، گداختنی
فرهنگ فارسی
( صفت ) لایق گداختن شایست. ذوب .
لغت نامه دهخدا
گداختنی. [ گ ُ ت َ ] ( ص لیاقت ) قابل گداختن. لایق ذوب.
کلمات دیگر: