لرزه نگار
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
لرزه نگار، زلزله سنج
فرهنگ فارسی
دستگاهی برای دریافت و ثبت لرزشهای زمین
فرهنگ عمید
دستگاهی که برای ثبت امواج و ارتعاشات زلزله به کار می رود، زلزله سنج.
دانشنامه آزاد فارسی
لرزه نگار (seismograph)
ابزاری برای ثبت حرکات زمین. در این ابزار وزنه ای سنگین و لَخت به فنری آویزان است، قلمی متصل به این وزنه با کاغذ نصب شده روی استوانۀ دواری تماس دارد. هنگام زمین لرزه، قاب و استوانۀ این اسباب حرکت می کنند و سبب می شوند قلم خطی زیگزاگ روی کاغذ ترسیم کند؛ قلم، که بر اثر لَختی آن را پایدار نگه داشته اند، حرکت نمی کند.
ابزاری برای ثبت حرکات زمین. در این ابزار وزنه ای سنگین و لَخت به فنری آویزان است، قلمی متصل به این وزنه با کاغذ نصب شده روی استوانۀ دواری تماس دارد. هنگام زمین لرزه، قاب و استوانۀ این اسباب حرکت می کنند و سبب می شوند قلم خطی زیگزاگ روی کاغذ ترسیم کند؛ قلم، که بر اثر لَختی آن را پایدار نگه داشته اند، حرکت نمی کند.
wikijoo: لرزه_نگار
فرهنگستان زبان و ادب
{seismograph} [ژئوفیزیک] دستگاهی برای دریافت و ثبت لرزش های زمین
واژه نامه بختیاریکا
چُهما
جدول کلمات
سیسموگراف
پیشنهاد کاربران
دستگاه زلزله سنج
کلمات دیگر: