کلمه جو
صفحه اصلی

گرفتار مخمصه کردن

مترادف و متضاد

enmesh (فعل)
گیر انداختن، گرفتار کردن، بدام انداختن، در شبکه نهادن، در دام نهادن، گرفتار مخمصه کردن


کلمات دیگر: