مترادف گرفته : افسرده، برزخ، دلتنگ، عبوس، غمگین، محزون، مغموم، ناشاد، خفه، دلگیر، نفس گیر، تار، تاریک، تیره، بسته، مسدود
متضاد گرفته : باز، دل باز
dull, close, miserable, clogged, hoarse, dejected
airless, blue, close , cloudy, dark, dingy, dusty, fuzzy, gloomy, grave, gray, hazy, lackluster, leaden, low-spirited, muddy, murky, saturnine, sulky, tight
افسرده، برزخ، دلتنگ، عبوس، غمگین، محزون، مغموم، ناشاد ≠ باز، دلباز
خفه، دلگیر، نفسگیر
تار، تاریک، تیره
بسته، مسدود
۱. افسرده، برزخ، دلتنگ، عبوس، غمگین، محزون، مغموم، ناشاد
۲. خفه، دلگیر، نفسگیر
۳. تار، تاریک، تیره
۴. بسته، مسدود، ، ≠ باز، دلباز
در آواشناسی و واجشناسی، مشخصۀ آوایی که تولید آن با نوعی گرفتگی در مسیر جریان هوا همراه است متـ . نارسا non-sonorant
نظامی .
نظامی .
سعدی (طیبات ).
سعدی (بدایع).
فرخی .
سلیم (از آنندراج ).
صائب (از آنندراج ).