رسوا , مفتضح , موجب رسوايي , ننگ اور
مخزی
عربی به فارسی
لغت نامه دهخدا
مخزی. [ م ُ ] ( ع ص ) رسواکننده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). کسی و یا چیزی که شرم و یا رسوائی می آورد. ( ناظم الاطباء ). || ذلیل و خوارکننده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || اندوه آورنده. || هلاک کننده. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مُخْزِی: خوار کننده (خواری و هر پستی دیگری است که آدمی از آن شرم داشته باشد)
ریشه کلمه:
خزی (۲۶ بار)
ریشه کلمه:
خزی (۲۶ بار)
wikialkb: مُخْزِی
کلمات دیگر: