کلمه جو
صفحه اصلی

هرتا مولر

دانشنامه عمومی

هرتا مولر (به آلمانی: Herta Müller) (زاده ۱۷ اوت ۱۹۵۳) نویسنده، شاعر و مقاله نویس رومانیایی تبار آلمانی است که سال ۲۰۰۹ برنده جایزه نوبل ادبیات شد.
جایزه فرانتس کافکا، ۱۹۹۹
جایزه بنیاد کنراد آدناوئر، ۲۰۰۴
مولر سال ۱۹۵۳ در یک روستای آلمانی زبان در غرب رومانی به دنیا آمد و خانواده اش جزو اقلیت آلمانی کشور رومانی بود. مادرش پس از جنگ جهانی دوم توسط نیروهای نظامی شوروی به اردوگاه کار اجباری اعزام شد.
پدربزرگش زمانی کشاورز و تاجر ثروتمندی بود که دارایی اش به دست حکومت کمونیستی رومانی ضبط شد.
پدرش نیز زمان جنگ جهانی دوم از اعضای گروه اس اس وافن بود و در دوره حکومت کمونیست ها از طریق رانندگی کامیون امرار معاش می کرد.

نقل قول ها

هرتا مولر (زاده ۱۷ اوت ۱۹۵۳) نویسنده، شاعر و مقاله نویس رومانیایی تبار آلمانی است که سال ۲۰۰۹ برنده جایزه نوبل ادبیات شد.
• قرار ملاقات (۱۹۹۷)• «این مطلب: که چرا عشق همانند گربه ای پنجه کشان بیرون آمده و به مرور زمان کم کم همانند یک موش نیم خورده از بین می رود، یک راز واقعی است.»صفحه• «برای پیاده روی بیرون می روی و دنیا آغوشش را برویت باز می کند؛ و قبل از آنکه حتی پاهایت را به شکل مناسبی دراز کنی، بسته می شود. اینجا و آنجا فقط ترق وتروق فانوس است؛ و نام آن را زندگی کردن می گذارند. به اندازه زحمت کفش پوشیدن هم ارزش ندارد .»صفحهٔ ۸۰• فرشته گرسنه(۲۰۱۲)• «به سادگی می خواستم به جایی بروم که ندانند چه کسی هستم.»صفحهٔ ۲• «چنان عمیقاً و برای مدت طولانی خودم رامقید به سکوت کرده بودم که هرگز نمی توانم از کلمات استفاده کنم. وقتی صحبت می کنم، خودم را بنوعی دیگر مقید می کنم.»صفحهٔ ۳• «کلمات از بیرون آمده و مرا در برمی گرفتند، من دزد خودم بودم.»صفحهٔ ۴• «دنیا سالن مد نیست.»صفحهٔ ۵• «افراد زیادی فکر می کنند بستن چمدان چیزی مانند آواز خواندن یا نماز است که با تمرین یادمی گیرید.»صفحهٔ ۶• «نمی دانم نمی توانم بخوابم بخاطر اینکه تلاش می کنم اشیا را بیاد بیاورم، یا تلاش می کنم آنها را بیاد بیاورم بخاطر اینکه نمی توانم بخوابم.»صفحهٔ ۲۶• «می توانید به همه چیز فکر کنید. اما مطمئناً نمی توانید همه آنها را درک کنید.»صفحهٔ ۶۱• «قانون ناگفته ای است که شما هرگز نباید شروع به گریه کنید حتی اگر دلایل زیادی برای اینکار داشته باشید.»صفحهٔ ۶۸• «گرسنگی تقریباً تمام استعداد هنری را بر باد می دهد .»صفحهٔ ۷۴• دنیا، دنیا، خواهر دنیا• صفحهٔ ۹۲• «انسانهای نیم رنج کشیده واقعاً نه مذکر هستند، نه مؤنث، بلکه بدون جنس هستند، مثل اشیا .»صفحهٔ ۱۴۹• «خستگی صبر ترس است. ترس نمی خواهد مبالغه کند .»صفحهٔ ۱۹۸• «داخل کمپ شکل ما مفرد است .»صفحهٔ ۲۵۱• «غریبه بودن سخت است، اما زمانی که تا این حد به طور غیرممکنی نزدیک هستید، غریبه بودن غیرقابل تحمل است.»صفحهٔ ۲۶۱• «در میان حاضران آدم های سیگاری غایبی هستند دائم در حال دود کردن، و غیر سیگاری هایی که دود نمی کنند و همیشه در خوابند، الکلی ها، به قول ما روستایی ها، در زیر میز چند شیشه دارند، و غیر سیگاری ها و غیر الکلی ها کودنند، یا به قول ما روستایی های محترم و نجیب، آنها فقط تظاهر به گوش دادن می کنند، اما در واقع دارند به چیزهای دیگری فکر می کنند، حال اگر اصلاً فکر هم بکنند.» -> مجموعه داستان زمین پست


کلمات دیگر: