کلمه جو
صفحه اصلی

محمود افضل الملک کرمانی

دانشنامه عمومی

محمود افضل الملک کرمانی ملقب به شیخ محمود افضل الملک یکی از فرزندان ملا محمد جعفر کرمانی و برادر شیخ احمد روحی بود. همچنین افضل الملک در عثمانی به جدی افندی شهرت داشت.نبو
ملا محمد جعفر کرمانی
وی از فعالین جنبش مشروطه و در میان اعضای انجمن باغ میکده و بابیان برجسته ای چون شیخ محمدمهدی شریف کاشانی، ملک المتکلمین، سید جمال واعظ، سید محمدرضا مساوات، سید اسدالله خرقانی، ابوالحسن میرزا قاجار - آقا میرزا محسن (برادر صدرالعلما) - سلیمان خان میکده - یحیی دولت آبادی - محمدعلی خان نصرت السلطان - جهانگیرخان صوراسرافیل، میرزا عباس علی خان شوکت، حامدالملک شیرازی، میرزا محمود شیرازی، حاج میرزا علی محمد دولت آبادی و ... حضور داشت.
در میان همکاران سید جمال الدین اسدآبادی در اسلامبول، تکاپوگران بابی (ازلی) جایگاهی ویژه داشتند. شیخ محمود افضل الملک، میرزا آقاخان کرمانی، شیخ احمد روحی، شیخ ابوالقاسم روحی و احمد میرزا فرزند صبح ازل، میرزا حسین شریف کاشانی و میرزا رضای کرمانی، بابیان یا بابی زادگانی بودند که در این مسیر، با سید جمال همکاری می کردند.میرزا حسن خان خبیرالملک، ابوالحسن میرزا شیخ الرئیس قاجار، میرزاعلی امین الدوله، محمد تقی خان مجدالملک، حاج شیخ هادی نجم آبادی، حاج میرزاهادی دولت آبادی، حاجی سیاح محلاتی، حاج میرزا یحیی دولت آبادی نیز در حوزه اتحاد اسلام تهران جای داشتند. این دو گروه با همکاری پیوسته ای توانستند برای چند سال، حربی جدی را در مخالفت با حکومت با ناصرالدین شاه سامان دهند.

نقل قول ها

محمود افضل الملک کرمانی ملقب به شیخ محمود افضل الملک (؟ - ؟) نویسنده، خطاط و از فعالین جنبش مشروطه بود.
• «علم و حکمت در حقیقت یکی است که مقصود از علم جستجوی علل و پی بردن به اسباب و قوانین بی غش و غل است و حکمت علم را ریشه و اساس بی غل است.» -> مقدمهٔ افضل الملک بر ترجمهٔ خویش از کتاب گفتار در روش دکارت
• «حکمت است که حقیقت اشیا را آشکار می سازد و ریشهٔ جهالت و نادانی را برمی اندازد؛ بنابراین علم بدون حکمت به درد نخورد، بلکه نباشد و حکمت نیز به علم احتیاج دارد، زیرا که برای وصول به حقیقت و حصول بداهت علم، افکار را بر یک اصول و نظام مرتب سازد و قواعد کلیه را در استخراج مبادی عموم اشیا منتظم آورد تا عقل کلیات و مبادی را به سهولت درک کند. علم اسباب و آثار را در رشته کشد که تشفیات و تجریات ملکات عقلانی به آسانی به عمل آید و اختراعات جدیده و مبدعات بدیعه را به عرصه ظهور آورد.» -> مقدمهٔ افضل الملک بر ترجمهٔ خویش از کتاب گفتار در روش دکارت
• «عقل در همه کس به طور مساوات است.» -> مقدمهٔ افضل الملک بر ترجمهٔ خویش از کتاب گفتار در روش دکارت
• «این را نیز باید دانست که آنچه را می گویم در هر کس متساوی است عقل است، نه قوه حافظه و سرعت انتقال و حدت و فراست که آن ها اوصاف و درجهٔ دویم خواص خیالند، بلکه معیار عقل همان اقتداری است که صواب را از خطا تمیز داده و جدا می سازد و این اقتدار است که در همه کس مساوی است.» -> مقدمهٔ افضل الملک بر ترجمهٔ خویش از کتاب گفتار در روش دکارت
• «با در نظر گرفتن زندگانی پر فراز و نشیب افضل الملک و این که او علیه جهل و ظلم و استبداد می جنگیده است و همچنین با توجه به اینکه در میان پیروان ایرانی سیدجمال الدین در شهر استانبول، او از معلومات و استعداد علمی خاص و از قدرت قلم و از مکارم اخلاقی ممتازی برخوردار بوده است، ترجمه او را از رساله دکارت نباید به عنوان اثری تفننی و ادبی تلقی کرد.»، ۱۳۸۴ -> کریم مجتهدی، آشنایی ایرانیان با فلسفه های جدید غرب
• «افضل الملک برخلاف بعضی از پیروان امروزی اصالت علم سطحی نیست و کاملاً از تعلیمات دکارت بهره گرفته است و آگاه است که نه فقط ریشه درخت دانش، حکمت و فلسفه است، بلکه در واقع به نظر او علم و حکمت مکمل یکدیگرند و علم بدون حکمت، بی اساس است و حکمت، بدون علم بی ثمر.»، ۱۳۸۴ -> کریم مجتهدی، آشنایی ایرانیان با فلسفه های جدید غرب
• «ترجمه افضل الملک به هر طریق سندی است معتبر در قدمت نسبی بحث های فلسفه جدید در ایران و نیز با در نظر گرفتن نثر آن که یکی از نمونه های ابتدایی سبک نگارش این نوع بحث ها به زبان فارسی است.»، ۱۳۸۴ -> کریم مجتهدی، آشنایی ایرانیان با فلسفه های جدید غرب
• «شروع ترجمهٔ آثار روش شناختی، نظری و فلسفی اروپایی به زبان فارسی همزمان با دوران ناصرالدین شاه قاجار است. با وجود این که ترجمهٔ این آثار دچار ضعف و نارسایی بسیار بود و مخاطب محدودی داشت، اما یکی از زمینه های اصلی رواج عقل محوری و تجربه گرایی در ایران است. شکل گیری نخستین دغدغه های روش شناختی در بین مشتاقان علم جدید، نحوهٔ صحیح به کار بردن عقل در شناخت بود. نظرات افضل الملک کرمانی در مقدمه ای که بر ترجمهٔ خویش از کتاب گفتار در روش دکارت نوشته است نمونه ای از این گرایش های عقل محور در بین ایرانیان است که خود متأثر از عقل گرایی دکارتی بود.»، ۱۳۹۲ -> مجید ادیب زاده، تبارشناسی تفکر علمی در ایران
• «افضل الملک شناخت جهان و تسلط بر امور را وابسته به شناخت تجربی و عقلانی قوانین طبیعت می دانست و از نظر فلسفی به ایدهٔ اصالت علم گرایش داشت.»، ۱۳۹۲ -> مجید ادیب زاده، تبارشناسی تفکر علمی در ایران
• «در علوم قدیم نقش عقل در شناخت، نقشی فرعی و ثانوی است و نگاه غالب به عقل، نگاهی نابرابرانه و خاص گرایانه بود به این معنا که افراد از نظر نیروی عقلی با یکدیگر برابر شمرده نمی شدند و تنها افرادی خاص قادر به بهره گیری از نیروی عقل بودند. در حالی که افضل الملک با برابر دانستن تمامی افراد انسانی در بهره گیری از نیروی خرد و عقل، عنصر عقل را مبنای شناخت انسان از جهان می داند و در مقابل دیدگاه قدیم قرار می گیرد.»، ۱۳۹۲ -> مجید ادیب زاده، تبارشناسی تفکر علمی در ایران


کلمات دیگر: