کلمه جو
صفحه اصلی

گونتر گراس

دانشنامه عمومی

گونتر ویلهلم گراس (به آلمانی: Günter Wilhelm Grass) (زاده ۱۶ اکتبر ۱۹۲۷ - درگذشته ۱۳ آوریل ۲۰۱۵) نویسنده، مجسمه ساز و نقاش آلمانی بود. او عضو برجسته گروه ۴۷ و از نویسندگان بزرگ و معروف آلمان بود.گونتر گراس بازتاب صدای نسلی از آلمانها بود که در زمان سلطه نازیسم بزرگ شده بودند. او خود را روایتگر تاریخ از نگاه پایین دستی ها می دانست. وی با رویکردی معترضانه و هشداردهنده همواره در تمام رویدادهای مهم سیاسی و ادبی آلمان حضور مؤثر داشت. در سال ۱۹۹۹ گراس برنده جایزه نوبل ادبیات شد، آکادمی نوبل سوئد هنگام اعلام نام او، داستان هایش را تصویرگر چهره فراموش شده تاریخ خواند.
جایزه گئورگ بوشنر در سال ۱۹۶۵
جایزه توماس مان در سال ۱۹۹۶
جوایز شاهزاده آستوریاس در سال ۱۹۹۹
جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۹
دکترای افتخاری از دانشگاه آزاد برلین در سال ۲۰۰۵
گونتر گراس در ۱۶ اکتبر سال ۱۹۲۷ در گدانسک (به آلمانی: دانتسیگ) لهستان، از پدری آلمانی و پروتستان به نام ویلهلم و مادری کاتولیک که اصالتاً لهستانی بود به نام هلنه، زاده شد. گراس تحت تأثیر تربیت کاتولیکی مادر، به خدمت در کلیسا مشغول شد و با نوجوانان خادم در اجرای مراسم نمازگزاری شرکت می کرد.
در پانزده سالگی برای گریز از محیط تنگ و فقیرانه خانوادگی، خدمت در ارتش هیتلری را با رغبت پذیرفت و در هفده سالگی به لشکر دهم توپخانه اس اس - فروندبرگ فرا خوانده شد.
گونتر گراس پس از مجروح شدن در تاریخ ۲۰ آوریل ۱۹۴۵، در تاریخ ۸ مه ۱۹۴۵ در مارین باد دستگیر و به اسارت نیروهای آمریکایی درآمد و تا ۲۴ آوریل ۱۹۴۶ در بازداشتگاه بود.

نقل قول ها

گونتر گراس، نویسنده آلمانی، زادروز وی (۱۶ اکتبر ۱۹۲۷- ۲۰۱۵) می باشد.
• «نویسندگان متعهد و آگاه از آزادی اندیشه و آزادی بیان دفاع می کنند. البته این جزو وظایف آنهاست. خود این نویسندگان به این دو آزادی احتیاج دارند تا بتوانند بنویسند. آنها به این دو نوع آزادی احتیاج دارند تا بتوانند خوانندگانی برای کتاب هاشان پیدا کنند. انسان هایی که آزادانه می نویسند و آزادانه حرف می زنند برای حکومت های توتالیتر و ایدئولوژی های آنها خطر به حساب می آیند.»• «در تمام زندگی ام تلاش کرده ام صادق باشم و اغلب توضیح داده ام که سال ۱۹۴۵ وقتی هنوز اسیر جنگی نیروهای آمریکایی بودم به ناسیونال سوسیالیسم اعتقاد داشتم. بعد از آن، سال های آموختن از راه رسید و بررسی های دقیقم دربارهٔ گذشتهٔ آلمان و جنایات آلمان مرا به این نتیجه رساند که باید زودتر از این ها و برای همیشه از همهٔ ایدئولوژی ها دست می کشیدم.»• «نویسندگان اغلب باید در جزئیات دقیق باشند و جزئیات را بگویند تا با حقیقتی که از آن حرف می زند بتوانند خواننده شان را متقاعد کنند.»• «مطمئناً مذهب می تواند به برخی از مردم کمک کند تا بحران های شخصی شان را پشت سر بگذارند. اما معتقد نیستم که مذهبِ خاصی بتواند انسانیت را نجات دهد. البته با خشونت های نظامی هم به هیچ وجه نمی توان این کار را کرد.»• «هیچ ایدئولوژی ای، هیچ جنگی و هیچ جنگ مذهبی ای نمی تواند انسانیت را در این قرن نجات دهد. فقط از خِرد و گفت وگو کاری بر می آید. گفت وگویی که بتواند با آمادگی واقعی برای همزیستی صلح جویانه صورت گیرد.»• «من به هیچ وجه معتقد نیستم که جنگ می تواند مشکل را حل کند. تحت هیچ شرایطی نمی تواند. از تسلیحات اتمی صرف نظر کردن، خلع سلاح شدن، عزم راسخ داشتن، خصومت ها و نزاع ها را کنار گذاشتن و با هم برای مشکلات بزرگ بشریت ـ مانند بیسوادی، فشار به انسان ها و گرسنگی در کشورهای کم منابع ـ راه حل هایی پیدا کردن. البته اینها یک اتوپیا است ولی می توانند هدفی مشترک باشند.»• «با تنفر و انزجار تمام مشاهده می کنیم که «سرمایه داری» پس از اعلام مرگ برادرش «سوسیالیزم»، به جنون مبتلا شده و دیوانه وار یکه تازی می کند.» -> هنگام دریافت جایزه نوبل
• «بن لادن، ساخته و پرداخته (سی.آی. اِ) می باشد، یا بهتر بگویم با پول های (سی.آی. اِ) به وجود آمده است. همچنین بقیه مجاهدین.» -> ۱۰ اکتبر ۲۰۰۱، به نقل از: Spiegel-Online
• «پیروزی گاهی حماقت آفرین است.» -> ۸ ژوئیه ۲۰۰۶، روزنامه Süddeutsche Zeitung
• «خفه شو!! شرابت را بخور، مرخصی بگیر و برو جائی، برو یک کار درست و حسابی پیدا کن.» -> خطاب به اسکار لافونتن، به نقل از: Berlin-Online
• «در غرب فعلأ بحث بر سر مندرجات قانون اساسی و حق برخورداری مردم از یک مطبوعات آزاد است. اما هرکس دچار خودفریبی نشود، دقیقأ متوجه است که معاش روزنامه ها از طریق آگهی های تجارتی و تبلیغات گوناگون تأمین می شود، ازاین رو، اوامر و دستورات برخی از سرمایه داران لازم الاجرا است و باید به خواستِ آن ها گردن نهاد.» -> ۱۰ فوریه ۲۰۰۶، مصاحبه با El PAIS به نقل از Die Welt
• «ما، آدناوئر را داشتیم، چقدر رنج آور بود، با تمام دروغ ها و گنده دماغی کاتولیکی. آن جامعه تبلیغاتی به یک نوع خودبرتربینی مبتلا بود که حتی نازی ها هم نداشتند.» -> چرا پس از ۶۰ سال سکوت خود را می شکنم؟ - ۱۲ اوت ۲۰۰۶ - مصاحبه با FAZ
• «ما، در این مقطع از زمان - گرچه بهره ای بر آن متصور نیست - تسلیم خودخواهی و افزون طلبی ابرقدرتی شده ایم که در پی جوئی های خود، دشمنی نویافته را هدف قرار داده است. دشمنی که با او و به تقصیر خویشتن خود - بن لادن را بنگرید! - تروریسم را ساختند و پرداختند و اینک برسرِ آنند که به جبر سلاح بر آن پیروز شوند. اما جنگی که تنها انتخاب اوست، جنگی که تمام قوانین بشریت متمدن را زیر پا نهد، تروریست پرور است و بر آن پایانی نیست.» -> افتتاحیه هفتاد و دومین اجلاسیه بین المللی قلم، ۲۳ مه ۲۰۰۶
• «نوشتن، شکنجه دهشتناکی است، از آن بدتر شعرخوانی در گردهمائی زنان است.» -> ۱۲ اکتبر ۱۹۸۹، روزنامه FAZ
• «همه ما می دانیم که آمریکا و سازمان جاسوسی اش (سی.آی. اِ)، باندهای جنایت کار را تجهیز می کند، ولی کمتر کسی آن را بازگو می نماید.» -> ۲۱ ژانویه ۲۰۰۶، Prinz-von-Asturíen-Stiftung به نقل از n-tv
• «او خشمگین می نویسد، او خشم را مهار می کند.» -> دربارهٔ بانوی نویسنده آرونداتی روی
• «نگاه من از حاشیه این گودال، نگاهی است بریک زخم دهان بازکرده که هیچ گاه بهبودی نخواهد پذیرفت.» -> هنگام بازدید از یک معدن ذغال سنگ
• «هرچه ذکاوت شخص بیشتر، به همان درجه نیز ممکن است حماقتی عظیم از وی سرزند.»• «هر جامعه دمکرات که از رویاروئی با مشکلات بپرهیزد و با ایجاد موانع قانونی ممنوعیت آن را اعلام نماید، پیش از درک مفهوم دموکراسی، به آن پشت کرده است.»• «نوشته هایش به اندازه ای زشت و بی ادبانه هستند که زن و شوهرها نیز درباره اش گفتگو نمی کنند.» -> هاینریش لوبکه- سیاستمدار آلمانی


کلمات دیگر: