کلمه جو
صفحه اصلی

محمدهادی محمدی

دانشنامه عمومی

محمد هادی محمدی (به دنیا آمده در سال ۱۳۴۰ برابر با ۱۹۶۱ میلادی در تهران) پژوهشگر و نویسنده داستان های کودکان است.
بورسیه کتابخانه بین المللی کودکان مونیخ با موضوع فانتزی در ادبیات کودکان ۱۹۹۷
معرفی تاریخ ادبیات کودکان و آموزش خلاق کودک محور، به ایرانیان سوئد، آلمان ۲۰۰۳
شرکت در کنفرانس توسعه پایدار – یوته بوری سوئد سال ۲۰۰۵
همزمان، شرکت در جشنواره روش های آموزشی پیشرفته در سوئد و معرفی آموزش خلاق کودک محور،۲۰۰۵
شرکت در فستیوال شناخت فرهنگ خاورمیانه در کپنهاک دانمارک ۲۰۰۶
تور آشنایی جامعه فرهنگی ایران با تاریخ ادبیات کودکان و آموزش خلاق کودک محور به، دانمارک، سوئد، نروژ ۲۰۰۶
شرکت در سمینار یک صدمین سال تولد آسترید لیندگرن و ارائه مقاله پی پی جوراب بلنده در سرزمین شهرزاد (Pippi Longstocking in the Land of Shahrzad) در سال۲۰۰۷
او بزرگ شده تهران است. در دوره پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ دبیرستان را به پایان رسانده و پس از آن از بیست و دو سالگی نوشتن را به طور حرفه ای برای بزرگسالان و کودکان آغاز کرده است. نخستین داستانی که منتشر کرده است "فضانوردها در کوره آجرپزی" (۱۳۶۷) است که زندگی دو کودک روستایی را که در کوره آجرپزی کار می کنند، روایت می کند. این داستان در سال ۱۳۶۸ برنده عنوان کتاب سال از سوی مجله سروش نوجوان شد. پس از آن او تا سال ۱۳۷۳ چندین عنوان کتاب دیگر برای کودکان و نوجوانان منتشر کرد. که از این میان داستان "معدن زغال سنگ کجاست" برنده جایزه کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد. کتاب های دیگری نیز از آثار او برنده جوایزی شده اند. همچنین چندین کتاب محمدهادی محمدی به زبان های دیگر ترجمه شده اند. محمدی از سال 1373 به شاخه ای دیگر از کار در حوزه ادبیات کودکان یعنی نقد و پژوهش نیز پرداخت. از سال ۱۳۷۵ به همراه زهره قایینی کار بزرگ پژوهش روی موضوع تاریخ ادبیات کودکان ایران را آغاز کرد. او از پایه گذاران موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان و یکی از دو نویسنده اصلی مجموعه ده جلدی تاریخ ادبیات کودکان ایران است. در کنار آن محمدی در زمینه های دیگر نقد و پژوهش و همچنین داستان نویسی در حوزه ادبیات کودکان و بزرگسالان نیز کار کرد. او طرح آموزش خلاق از راه ادبیات کودکان را در ایران از سال ۱۳۷۷ پایه گذاشت که برآیند آن چندین کتاب آموزشی ویژه در این حوزه است. محمدی همچنین در حوزه ترجمه متن های تئوریک ادبیات کودکان فعال است.
او در سال ۲۰۰۶ برای نوشتن آثارش در زمینه ادبیات کودکان و نوجوانان از سوی شورای کتاب کودک به عنوان کاندیدای جایزه هانس کریستین آندرسن به ژوری این جایزه معرفی شد. در نظرسنجی سال 1396 رادیوکودک از مادران و پدران از بین 5 اثر مهمان های ناخوانده، خروس جهانگرد، من یک مامان تازه میخواهم، دنیا چقدر بزرگ است و داستانک های نخودی، کتاب داستان داستانک های نخودی بهترین کتاب داستان برای کودکان 3 تا 6 سال شناخته شد.

نقل قول ها

محمدهادی محمدی(۱۳۴۰/ ۱۹۶۱) پژوهشگر و نویسنده داستان های کودکان ایرانی.
• «بیاییم راه انتخاب محتوای آموزشی را به خود مردم و نهادهای مردمی بسپاریم. باور کنید مردم بهترین انتخاب کنندگان هستند.»• «زندگی در کلان شهرهایی مانند تهران که بخش بزرگی از جمعیت ایران را در خود جا داده است، نشان می دهد برای کارگزاران دولتی و شهرداری ها برنامه ریزی برای اوقات فراغت کودکان و نوجوانانش در هم جوشی از اندیشه های سنتی، مطالعات سطحی و امر دست چندم است. در حالی که زندگی در ساختارهای پیچیده ای مانند کلان شهرها سازوکارهای خود را به ویژه در مورد سازماندهی اوقات فراغت کودکان و نوجوانان می طلبد.»• «ما باید پارک های موضوعی خود را که تلفیقی از معماری، هنر، مفاهیم و ارزش های والای انسانی ماست، در حجم های کوچک تر با فناوری های ساده تر و با برتری نگاه اجتماعی بر اقتصادی، بسازیم تا بتوانیم فشارها و استرس های فزاینده زندگی در کلان شهرهای ناهمساز خود را به گونه ای از دوش کودکان و نوجوانان خود برداریم.»• «بیشتر مهدکودک ها جایی برای نگهداری کودک است نه جایی برای پرورش آنها.»• «ایران کنونی یکی از پایین ترین نرخ های بهره مندی کودکان از آموزش پیش دبستانی در جهان را دارد.»• «هنوز بسیاری از افراد آموزش دیده این کشور تفاوت «مهدکودک»، «کودکستان» و «پیش دبستانی» را نمی دانند. مرزهای این نهادها در این سرزمین به هم ریخته است، زیرا متولی اصلی نهاد آموزش وپرورش پیش دبستانی در ایران مشخص نیست. این مشخص نبودن به سبب اجباری نبودن آموزش وپرورش پیش دبستانی در ایران است.»• «اگر آموزش به طور رسمی باشد افراد بعد از پایان دانشگاه فقط در جست وجوی مدرک خواهند بود و مدرک گرایی پلی برای افراد با تلاش و شیوه درست زیستن نخواهد بود.»• «نوع دیگری از آموزش و پرورش وجود دارد که به هر کودک به عنوان یک انسان متفاوت نگاه می شود و مدرسه مهران که توسط مرحوم مافی تأسیس شد به کودکان به گونه ای متفاوت نگاه می کرد و سعی و تلاش بر این بود تا انسان ها را طوری پرورش دهند که فقط به دنبال ظاهر زندگی نباشند و به کودکان تفهیم می کردند که اگر می خواهند این توانایی را داشته باشند که بر چالش های زندگی چیره شوند باید ابزارهای واقعی داشته باشند. واقعی ترین ابزار برای درست زیستن فکر کردن است.»• «در آموزش کودکان برای زیستن، انسان هایی مسئول به جامعه تحویل داده می شود و در آموزش دستوری، گروهی انسان مطیع هستند که همیشه از بالادست خود فرمان می پذیرند و چون همیشه احساس خطر می کنند توانایی رقابت ندارند. در نتیجه علت اصلی و بحرانی که جامعه با آن درگیر است همین موضوع بوده تا زمانی که نگاهمان به مسئله آموزش و پرورش تغییر پیدا نکند هیچ اتفاق جدیدی در جامعه رخ نخواهد داد.»• «اصولی ترین و بنیادی ترین درس ها برای هر کودکی که امروز وارد کلاس اول دبستان می شود جدای از این که باید زبان مادری را آموزش ببیند آموزش محیط زیست است و این که چطور با زمین و هستی تعامل برقرار کند مهم است. زندگی همه افراد پیامد و تابعی از آموزش است تا آموزش، درست و اصولی نشود زندگی افراد درست نخواهد شد، بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش مهم ترین رکن است.»• «به عنوانی فردی که همیشه ترویج گر صلح بوده ام از خشونت به شدت بیزار هستم و انسانی را که خشونت می ورزد نمی پسندم، بنابراین باید تلاش کنیم تا کودکان را با مهرورزی آشنا کنیم و نکته ای که همیشه در کارهایم مد نظر بوده توجه و اهمیت به محیط زیست است. همچنین گرایش عمیقی به شناخت افسانه های ایرانی دارم و تخصص اصلی ام موضوع پژوهش در ادبیات کودکان است.»• «به نظر من خلاقیت مسئله ای نیست که با درس خواندن و ورود به دانشگاه در ارتباط باشد. بسیاری از افرادی که در این عرصه کار می کنند خودشان نیز فرهنگ دارند و در این عرصه، دنیای خلاق با دنیای رسمی فرق می کند. در دنیای رسمی ارزش ها بر اساس رسمیت به افراد اعطا می شود اما دنیایی فراتر از رسمیت وجود دارد که دنیای کنشگر است و فراتر از ارزش هایی است که به رسمیت شناخته می شود.»• «اگر جامعه مان از این ارزش های رسمی خارج شود و افراد را بر اساس توانایی های خود بشناسند موفقیت ها چشمگیرتر خواهد شد.»• «هیچ گاه نخواسته ام در کارهایم انتقال دهنده پیامی به مخاطبان باشم. بیشتر کوشش کرده ام که کودکان را درگیر یک فرایند کنم و در این روند چگونه زیستن را یاد بگیرند. دوست دارم کودکان با خواندن کتاب هایم به گونه ای از فکر کردن و درست فکر کردن برسند، بنابراین در کارهایم تلاش می کنم تا کودک را درگیر اندیشه کنم و این همان تحول جدید است.»• «به نظر من فلسفه به انسان درست پرسش کردن را آموزش می دهد اگر بتوانیم درست پرسش کنیم پاسخ چندان مهم نیست چون پاسخ ها بر اساس گمان ها و باورهای هر فردی است اما اگر بتوانیم پرسشگر خوبی باشیم می توانیم به مسائلی که فکر کرده ایم و به آن نرسیده ایم دست یابیم و جایگاه خود را به درستی تبیین کنیم.»• «به ریشه شناسی واژگان علاقه دارم و دلباخته زبان فارسی هستم و هر چه بیشتر می خوانم احساس می کنم چه زبان شگفت انگیزی است.»• «اکنون دیگر همه اهل دانش و علم، ویکی پدیا و نقش آن را در گسترش فرهنگ انسانی می دانند؛ فرهنگ نامه ای که درک برخی از ما را از عصر دانش نامه ها و چگونگی تولید آن نو کرد. کسانی که ویکی پدیانویس هستند می دانند که نوشتن در این فرهنگ نامه اگر به درستی انجام شود، چقدر دشوار و البته آموزنده است.»• «آیا رئیس دانشگاه آزاد نمی تواند به زیرمجموعه خود بگوید اگر در یک سال این دانشگاه بزرگ بتواند ۵۰ هزار مقاله به ویکی پدیای فارسی بیفزاید، چه تحولی در دانش گستری ایران و فارسی زبانان به وجود می آورد. البته این خیال پردازی است و نمی توان به آن دلخوش بود چون به طور مطلق چنین ظرفیتی در این نهادها وجود ندارد. اما واقعیت چیز دیگری است. واقعیت این است که ما میلیون ها دانش آموخته دانشگاهی داریم، اما صفحه چهار عمل اصلی مان در ویکی پدیای فارسی خالی است. مقاله های تکه پاره ای که در ویکی پدیای فارسی داریم، نشان از وضعیت علمی و فرهنگی ما ایرانیان دارد و پیشرفتمان در علم را باید با آن بسنجیم نه خروجی بی حاصل از نهادهای دانشگاهی.»• «آموزش بانکی The Banking Concept of Education گونه ای آموزش پس اندازی است که در نظام بانکداری اجرا می شود. شعار اصلی بانک ها چنین است: «از امروز، ذره ذره پس انداز کن تا فردای روشنی برای خود و خانواده ات بسازی!» همین روش، بی آنکه بسیاری از مردم بدانند، بخش بزرگی از آموزش وپرورش به ویژه نوع دولتی را پوشش می دهد.»روزنامه شرق، شماره ۲۳۲۱ به تاریخ ۲۱/۳/۹۴، صفحه ۲۰ (روزنامه فردا)• «متأسفانه بخش بزرگی از آموزش وپرورش در کشورهای جهان در اختیار دولت ها و برای رام کردن کودکان در چارچوب برنامه های دولت ها به کار می رود. در این گونه از آموزش وپرورش، جایی برای آزادسازی نیروهای درونی کودک به عنوان خلاق ترین و پویاترین بخش جامعه انسانی پیش بینی نشده است و همه تمرکز در آموزش بر کنش پذیر یا منفعل کردن کودکان است.»روزنامه شرق، شماره ۲۳۲۱ به تاریخ ۲۱/۳/۹۴، صفحه ۲۰ (روزنامه فردا)• «ناکارآمدی آموزش وپرورش ایران در پیوست میان آموزش وپرورش و نیروی کار ماهر نشان می دهد که ما در همه این دهه ها و در سنجش با آموزش وپرورش در کشورهایی مانند آمریکا که مهد آموزش بانکی است، حتی در رسیدن به این گونه آموزش ناکام بوده ایم. از سوی دیگر به گونه ای روشن می توان گفت در آموزش رهایی بخش که آزاد کننده نیروهای درونی کودک است، کوچک ترین گام ها را برنداشته ایم. آیا کسی می داند این شیوه از آموزش که ما برای کودکان خود فراهم کرده ایم چه نام دارد؟ اگر کارگزاران آموزش وپرورش می دانند، خواهش می کنم مردم را راهنمایی بفرمایند!»روزنامه شرق، شماره ۲۳۲۱ به تاریخ ۲۱/۳/۹۴، صفحه ۲۰ (روزنامه فردا)• «در جامعه ای که شاهین ترازوی اخلاق آن کج افتاده، باید نگران سرنوشت و آینده کودکان بود.»• «به طور طبیعی کودکان از ما می آموزند که انجام کدام کار درست و کدام کار نادرست است. اگر برای نمونه به آنها بگوییم که آلودن شهر یعنی نابودی محیط زیست و بعد هنگامی که نوبت خودمان شد، شهر را با هر افزار و وسیله ای آلوده کنیم، کودکان در این باره چگونه باید داوری کنند؟»• «جامعه به گستردگی درگیر دروغ و از آن نکوهیده تر سوگند به دروغ شده است. عوارض این رفتارها برای کودکان ما از هر پدیده ای زیان بارتر است. اگر کودکان بفهمند می توانند میان تفکر اخلاقی و رفتار اخلاقی فاصله بیندازند که تا همین جای کار هم فهمیده اند، چیزی نخواهد گذشت که سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.»• «تلویزیون رسانه ای یک سویه است. کودک در برابر آن کنش پذیر است و نمی تواند واکنشی نسبت به آن نشان دهد. این کنش پذیری هم از جنبه زبانی و هم از جنبه تخیلی آسیب زاست. زیرا صدای کودک در تلویزیون شنیده نمی شود و او نمی تواند واکنش های خود را با تلویزیون سهیم شود. درحالی که می دانیم ذهن کودک در کنشگری رشد می کند. اما کتاب چه؟ کتاب خوانی برای کودکان اگر از خردسالی انجام شود، سبب هم کنشی کودک با بزرگ ترها می شود. تصور کنید کودکی خردسال که روی زانوی مادر نشسته است و به صدای مادر گوش می دهد، هربار که از هر بخشی لذت می برد، از مادر می خواهد که آن را دوباره بخواند و این تازه بخش کوچکی از آن کوه یخ سودمندی کتاب کودک است.»• «بسیاری از ما این تجربه را داریم که کودکان هنگامی که از پاره ای از داستان یا شعر خوششان می آید، زنجیره ای از پرسش ها را با بزرگ ترها مطرح می کنند. این پرسش ها در بستری که دست و نگاه و آغوش یا زانوی بزرگ تر درگیر آن است، برای کودکان دنیایی می آورد که به کشف می انجامد. زندگی بدون کشف همان است که رسانه هایی مانند تلویزیون برای کودکان ما ساخته اند.»• «آیا ما برنامه کتاب خواندن با نوزادان و نوپایان را جدی می گیریم یا ترجیح می دهیم که آنها را پای جعبه جادو بنشانیم و یکی از شگفتی های همین جعبه جادو در ایران این است که کتاب خوانی برای کودکان و به ویژه خردسالان در آن نه ترویج و نه جدی گرفته نمی شود.»


کلمات دیگر: