مارشال مک لوهان (به انگلیسی: Marshal McLuhan) (۲۱ ژوئیه ۱۹۱۱–۳۱ دسامبر ۱۹۸۰)، استاد مرکز مطالعات رسانه ای تورنتو، و مطرح کنندهٔ مفهوم «دهکدهٔ جهانی» و جملهٔ معروف «رسانه خود پیام است» بود. او از نظر توجه به فناوری های ارتباطی، جزو چهره های پیشتاز در این قلمرو به حساب می آید. طبقه بندی رسانه ها به سرد و گرم نیز از کارهای اوست. او به تلویزیون صفت «غول خجالتی»، و به رادیو صفت «طبل قبیله ای» داد.هارولد اینیس، Eric A. Havelock, Thomas Nashe, جی کی چسترتون، I. A. Richards, F. R. Leavis, ویندهام لوئیس، جیمز جویس، مارسل دوشان
مک لوهان معتقد بود که کل فناوری های رسانه ای از الفبا تا کامپیوتر در واقع امتداد انسان بوده اند. بقیهٔ کارهای مک لوهان که در واقع تلاش می کند که نشان دهد رسانه چگونه «بودن در جهان» ما را تعیین می کند، در واقع تلاش او برای ارائهٔ یک تحلیل پدیدارشناسانه از زندگی در «دهکدهٔ جهانی» و در کل فضاهای رسانه ای ست که رسانه ها ایجاد می کنند.
مک لوهان در برخی نوشته ها و جملات مشهورش از مارکس الهام گرفته بود اما بخش عمده نظریه های خود را بر مبنای عقاید اینیس بنا گذاشت که او هم از قضا کانادایی بود. اینیس در واقع استاد مک لوهان بود و از همان ابتدا به عقاید شاگردش مک لوهان علاقه مند شد. هر دوی آن ها در دانشگاه تورنتو درس خواندند و استاد شدند. مک لوهان وقتی دید اینیس یکی از کتاب های او را به عنوان منبع درسی برای دانشجویان سال چهارم اقتصاد معرفی کرده شگفت زده شد. یکی از دلایل اهمیت مک لوهان این است که او زمانی نظریات خود را اعلام کرد که نگرش های فرهنگ گرایانه و پارادایم اثرات محدود در اوج قدرت خود بودند و اینیس هم با این که کم تر با فرهنگ گرایان درگیر بود، در همین فضا و علیه آن می نوشت.
هربرت مارشال مک لوهان (۲۱ ژوئیه ۱۹۱۱ تا ۳۱ دسامبر ۱۹۸۰) یک استاد کاناداییِ زبان انگلیسی، فیلسوف نظریه پرداز تئوری های ارتباطی و یک روشنگر اجتماعی بود. کار او به نظر، یکی از سنگ بناهای مطالعه دربارهٔ نظریه های رسانه و همچنین داشتن استفاده عملی در حرفه تلویزیون و تبلیغات است. او دانش آموختهٔ دانشگاه های منیوبا و کمبریج است و حرفهٔ آموزگاری خود را به عنوان استاد رشته زبان انگلیسی در دانشگاه های مختلف ایالات متحده و کانادا آغاز کرد؛ و سپس به دانشگاه تورنتو رفت و تا پایان عمر در آنجا به تدریس پرداخت.
مک لوهان معتقد بود که کل فناوری های رسانه ای از الفبا تا کامپیوتر در واقع امتداد انسان بوده اند. بقیهٔ کارهای مک لوهان که در واقع تلاش می کند که نشان دهد رسانه چگونه «بودن در جهان» ما را تعیین می کند، در واقع تلاش او برای ارائهٔ یک تحلیل پدیدارشناسانه از زندگی در «دهکدهٔ جهانی» و در کل فضاهای رسانه ای ست که رسانه ها ایجاد می کنند.
مک لوهان در برخی نوشته ها و جملات مشهورش از مارکس الهام گرفته بود اما بخش عمده نظریه های خود را بر مبنای عقاید اینیس بنا گذاشت که او هم از قضا کانادایی بود. اینیس در واقع استاد مک لوهان بود و از همان ابتدا به عقاید شاگردش مک لوهان علاقه مند شد. هر دوی آن ها در دانشگاه تورنتو درس خواندند و استاد شدند. مک لوهان وقتی دید اینیس یکی از کتاب های او را به عنوان منبع درسی برای دانشجویان سال چهارم اقتصاد معرفی کرده شگفت زده شد. یکی از دلایل اهمیت مک لوهان این است که او زمانی نظریات خود را اعلام کرد که نگرش های فرهنگ گرایانه و پارادایم اثرات محدود در اوج قدرت خود بودند و اینیس هم با این که کم تر با فرهنگ گرایان درگیر بود، در همین فضا و علیه آن می نوشت.
هربرت مارشال مک لوهان (۲۱ ژوئیه ۱۹۱۱ تا ۳۱ دسامبر ۱۹۸۰) یک استاد کاناداییِ زبان انگلیسی، فیلسوف نظریه پرداز تئوری های ارتباطی و یک روشنگر اجتماعی بود. کار او به نظر، یکی از سنگ بناهای مطالعه دربارهٔ نظریه های رسانه و همچنین داشتن استفاده عملی در حرفه تلویزیون و تبلیغات است. او دانش آموختهٔ دانشگاه های منیوبا و کمبریج است و حرفهٔ آموزگاری خود را به عنوان استاد رشته زبان انگلیسی در دانشگاه های مختلف ایالات متحده و کانادا آغاز کرد؛ و سپس به دانشگاه تورنتو رفت و تا پایان عمر در آنجا به تدریس پرداخت.
wiki: مارشال مک لوهان