کلمه جو
صفحه اصلی

ویلکی کالینز

دانشنامه عمومی

ویلیام ویلکی کالینز (به انگلیسی: William Wilkie Collins)، رمان نویس، نمایشنامه نویس و نویسنده داستان های کوتاه انگلیسی که در سال۱۸۲۴ در لندن به دنیا آمد. در رشتهٔ حقوق تحصیل کرد و با نام دادگوی، دانشگاه را به پایان رساند. او از دانشی که در رشته حقوق اندوخته بود در نوشتن آثارش نیز بهره برد. خوانندگان عصر ویکتوریا که کم کم از ادبیات سیاسی و اجتماعی دل زده و رویگردان می شدند از نوشته های این نویسنده بسیار استقبال کردند.وی در ۲۳ سپتامبر ۱۸۸۹ در لندن درگذشت.
ماه الماس، ترجمهٔ منوچهر بدیعی، انتشارات نیلوفر، سال ۱۳۹۴
رمان زن سفیدپوش را انتشارات وصال در سال ۱۳۸۲ با ترجمه نسرین زارع به فارسی منتشر کرد.
رمان آنتونیا یا سقوط رم که کالینز آن را در کودکی نوشت، اما تا ۱۸۵۰ منتشر نشد، نشانگر مرحله نخست در روند تکاملی کار هنری اوست. در نوشتن این اثر، او از مشاهدات خود از مناظر استفاده می کند (در آنتونیا، شهر رم و مشاهدات شخصی اش از سفری که همراه پدرش به ایتالیا کرده بود، تصویر می شود) و اسلوب به کار رفته در آن نشان دهنده شگفتی و تحسین او از سرگذشتهای تاریخی بولور لیتون، (Bulver Lytton) است. از دیگر آثار اولیه او یکی هم شرح زندگی پدرش است که یک سال پس از مرگ او در سال ۱۸۴۸ منتشر شد و دیگری اثری به نام پرسه زدن پشت راه آهن، شرحی از تعطیلات یک تابستان در کورن ول، (Cornwall) است که در ۱۸۵۱ انتشار یافت.
دوره دوم، یا بهترین دوره فعالیت ادبی کالینز که از زمان آشنایی او با دیکنز آغاز می شود با آثاری چون زن سفیدپوش و مون استون (ماه الماس) مشخص می شود؛ که این هر دو رمان شکل اولیه و نخستین ژانر داستان پلیسی است. کالینز در آن ها نبوغ خود را برای طرح پیچیده و در عین حال باورنکردنی، با استعدادی که شاید توسط دیکنز پرورش یافته بود، برای خلق شخصیتهای برجسته نشان می دهد.
اسلوب کالینز که به وسیله تکنیک پیشرفته او در داشتن و ارائه شخصیتهای کاملاً متفاوت در رمان اعتلاء یافته، شرح ویژه یا تفسیر خود را از رویدادها به نحوی بیان می کند که شخصیتها، از آنجا که باید به تقاضاهای راستین طرح پیچیده ای خدمت کنند، نه یگانه و منحصر به فرد معرفی می شوند و نه صرفاً تیپ، (type)، زیرا که باید رویدادها و حوادث را از دیدگاه مشخص و متمایزی معرفی کنند. شخصیتهایی مانند کنت فوسکوی تبهکار در رمان زن سفیدپوش و کارآگاه سارجینت کاف در مون استون (ماه الماس) موازنه کاملی میان دو وجه یگانه و منحصربه فرد بودن و نمونه نوعی (تیپیک) به وجود می آورند؛ هرچند هنگامی که آن ها را از طرح ویژه خودشان جدا می سازیم، که توسط نویسندگان بعدی تقلید شده اند، تبدیل به شخصیتهایی صرفاً تقلیدی با رفتار قالبی می شوند.

نقل قول ها

ویلیام ویلکی کالینز (به انگلیسی: William Wilkie Collins)، (زادهٔ ۱۸۲۴ در لندن-درگذشت ۲۳ سپتامبر ۱۸۸۹ در لندن) رمان نویس، نمایشنامه نویس و نویسنده داستان های کوتاه اهل انگلستان بود.
• «گفت: "یکی از لذات من همیشه آن بوده است که نسبت به نقایص بشری رافت به خرج دهم. در این لحظه هم نسبت به شخص شما، آقای بترج، احساس رافت فراوانی می کنم. شما هم با همین انگیزهٔ عالی نسبت به روسانا اسپیرمن احساس رافت فراوانی می کنید، مگر نه؟"»• «وقتی که جوان هستی و تازه اول راه، اشکت به راحتی درمی آید. وقتی که پیر شدی و در حال ترک دنیا هستی، اشکت به راحتی درمی آید. بغضم ترکید.»• «گروهبان گفت: دنیای فلاکت باری است. آقای بترج، زندگی آدم، یک جور سیبل است و بدبختی همیشه در حال شلیک به آن؛ و همیشه هم به هدف می زند.»• «شاید فکر کنی که تناقضی آشکار را این جا مشاهده می کنی. اگر این طور است، به این حرف گوش کن. همسرت را در ۲۴ ساعت آینده به دقت زیر نظر بگیر. اگر خانم خوبت، چیزی شبیه یک تناقض در رفتارش در این مدت نشان نداد، خدا به دادت برسد، چراکه با یک هیولا ازدواج کرده ای.»


کلمات دیگر: