کلمه جو
صفحه اصلی

ماریو بارگاس یوسا

دانشنامه عمومی

خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا (به اسپانیایی: Jorge Mario Pedro Vargas Llosa) (زادهٔ ۲۸ مارس ۱۹۳۶) داستان نویس، مقاله نویس، سیاست مدار و روزنامه نگار پرو است. یوسا یکی از مهم ترین رمان نویسان و مقاله نویسان معاصر آمریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است. وی هم اکنون به دعوت دانشگاه پرینستون به عنوان استاد مهمان در این دانشگاه به تدریس مشغول است.
خولیا اورکیدی (ا. ۱۹۵۵–۱۹۶۴)
پاتریسیا یوسا (ا. ۱۹۶۵–۲۰۱۵)
ماریو بارگاس یوسا، در ۲۸ مارس سال ۱۹۳۶ در آرکیپای پرو به دنیا آمد، وی تنها فرزند پدر و مادرش بود، والدینش پنج ماه بعد از ازدواج از هم جدا شدند. ۱۰ سال اول زندگیش را در بولیوی و با مادرش گذراند. پس از آن که پدربزرگش مقام دولتی مهمی در پرو به دست آورد، همراه مادرش در سال ۱۹۴۶ به سرزمینش بازگشت. دوران کودکی او با سختی سپری شد.
در ۱۴ سالگی پدرش وی را به دبیرستان نظام فرستاد که تأثیری ژرف و پایا بر او نهاد و ایده نخستین رمانش را در ذهنش پروراند. نگرش داروینگرایانه او نسبت به زندگی حاصل تجربه همین دو سال است. بارگاس یوسا در رشته هنرهای آزاد دانشگاه لیما فارغ التحصیل شد و سپس از دانشگاه مادرید در رشته ادبیات درجه دکترا گرفت.یوسا در سال ۱۹۵۹ به پاریس مهاجرت کرد و به عنوان معلم و روزنامه نگار خبرگزاری فرانسه و همچنین تلویزیون ملی فرانسه مشغول به کار شد.وی سال ها در اروپا، به ویژه در پاریس و لندن و مادرید زیست و به کارهای گوناگون پرداخت. مترجمی، روزنامه نگاری و استادی زبان از آن جمله اند.
وی در نوزده سالگی با خولیا اورکیدی، که یکی از نزدیکانش و هیجده سال از او بزرگ تر بود، ازدواج کرد. در رمان برجستهٔ «عمه خولیا و میرزابنویس» (۱۹۷۷) از شخصیت این زن الهام گرفته است. اما این ازدواج دیری نپایید و در ۱۹۶۴ به طلاق انجامید و در سال بعد با پاتریسیا، «بانوی زندگی اش» دیدار کرد که تا امروز همسر اوست و از او سه فرزند دارد: آلوارو، گونسالو، مورگانا.

نقل قول ها

ماریو بارگاس یوسا (۱۹۳۶) داستان نویس، مقاله نویس، سیاست مدار و روزنامه نگار پرویی اسپانیایی زبان.
• «نویسندهٔ جدّی کسی است که بتواند واقعیّت را از وسوسهٔ شخصی یا اعتقاد شخصی منحرف کند، و این تحریف را به شیوه ای چنان قانع کننده انجام دهد که خواننده بتواند آن را چون توصیف عینی از واقعیّت و از جهانِ واقعی تصوّر کند. دستاورد در عالمِ هنر و ادبیّات یعنی همین.» ترجمهٔ مهدی غبرایی، نشر مرکز، چاپ اول ۱۳۷۷ ص ۱۵۱ -> از «واقعیّتِ نویسنده»(writer's reality)
• «روندِ نویسندگی چیزی است که کلِّ شخصیّت نویسنده در آن نقش ایفا می کند. نویسنده نه تنها با عقاید، بلکه همچنین با غرایزش، با الهامش می نویسد. بخشِ تاریکِ شخصیّت نیز نقش بسیار مهمی در روندِ نوشتنِ کتاب بازی می کند. عامل عقلانی چیزی است که نویسنده از آن یکسره بی خبر است؛ بنابراین، وقتی نویسنده ای دربارة کتاب خود گواهی می دهد، به شیوة ذهنی خاص چنین می کند. او تصویر روشنی از کاری که می خواست انجام دهد عرضه می دارد که کمتر با آنچه انجام داده تطبیق می کند. به همین دلیل، خواننده گاه نسبت به آنچه نویسنده انجام داده از خودِ او بهتر داوری می کند.»واقعیّت نویسنده، فصل ۳


کلمات دیگر: