ندانم گرایی یا لاادری گری، دیدگاهی فلسفی است که دانستن درستی یا نادرستیِ برخی ادعاها و به طور ویژه، ادعاهای مربوط به امور فراطبیعی، مانند الهیات و زندگی پس از مرگ و وجود خدا و موجودات روحانی یا حتی حقیقت نهایی را نامعلوم یا به شکل «ندانم گویی»، از اساس ناممکن می داند. لاادری گری، از گرایش های فلسفی است که در عین باور به عینیت و واقعیت جهان، شناخت قسمتی از آن یا کل آن را ناممکن می داند.
ویکی پدیای انگلیسی
این اصطلاح برای نخستین بار، توسط توماس هنری هاکسلی، به مفهوم غیرقابل شناخت بودن ماوراء طبیعت به کار رفت؛ اما پس از آن، در ادبیات فلسفی و به ویژه مارکسیستی، در معنای غیرقابل شناخت بودن جهان مادی به کار می رود.
بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان، در مورد ندانم گرایی نوشته اند که از میان آنان می توان از توماس هنری هاکسلی، رابرت انگرزول، برتراند راسل و ابوالعلاء معری نام برد.
نظریه کانت و نظریه شکاکیت، نوعی ندانم گری به شمار می روند. هیوم نیز، از فلاسفه باورمند به این مکتب است.
ویکی پدیای انگلیسی
این اصطلاح برای نخستین بار، توسط توماس هنری هاکسلی، به مفهوم غیرقابل شناخت بودن ماوراء طبیعت به کار رفت؛ اما پس از آن، در ادبیات فلسفی و به ویژه مارکسیستی، در معنای غیرقابل شناخت بودن جهان مادی به کار می رود.
بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان، در مورد ندانم گرایی نوشته اند که از میان آنان می توان از توماس هنری هاکسلی، رابرت انگرزول، برتراند راسل و ابوالعلاء معری نام برد.
نظریه کانت و نظریه شکاکیت، نوعی ندانم گری به شمار می روند. هیوم نیز، از فلاسفه باورمند به این مکتب است.
wiki: ندانم گرایی