خان میرزا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خان میرزا. ( اِخ ) وی یکی از نبیرگان معصوم بیک صفوی است. در مجمع الخواص شرح حال و اشعار او آمده و از شدت شوق او به شعر و شاعری یاد شده است ، در کتاب دانشمندان آذربایجان بنقل از هفت اقلیم از او نام برده شده و ذکر شده است که او مدتها یکی از وکلای شاه طهماسب و جزو فقها بوده است. ( از الذریعه الی تصانیف الشیعه تألیف آقابزرگ طهرانی قسم 1 جزء 9 ص 286 ).
خان میرزا. ( اِخ ) وی از سلاله تیموریان است و پسر سلطان محمدمیرزابن سلطان ابوسعیدمیرزا و پسر عموی بابرشاه میباشد. وی سالها حاکم بدخشان بود و بسال 927 هَ. ق. درگذشت. ( از قاموس الاعلام ترکی ص 2020 ).
خان میرزا. (اِخ ) نام دیگر سلطان اویس میرزا است . وی پسر سلطان محمودمیرزافرزند سلطان ابوسعید گورکانی و مادرش سلطان نگار خانم میرزاعمر شیخ است . تولد آن شاهزاده در دارالسلطنه ٔ سمرقند بسال 856 هَ . ق . اتفاق افتاد که موجب بشاشت خاطر پدر گردید. (از حبیب السیر ج 4 چ خیام ص 98).
خان میرزا. (اِخ ) وی از سلاله ٔ تیموریان است و پسر سلطان محمدمیرزابن سلطان ابوسعیدمیرزا و پسر عموی بابرشاه میباشد. وی سالها حاکم بدخشان بود و بسال 927 هَ . ق . درگذشت . (از قاموس الاعلام ترکی ص 2020).
خان میرزا. (اِخ ) وی یکی از نبیرگان معصوم بیک صفوی است . در مجمع الخواص شرح حال و اشعار او آمده و از شدت شوق او به شعر و شاعری یاد شده است ، در کتاب دانشمندان آذربایجان بنقل از هفت اقلیم از او نام برده شده و ذکر شده است که او مدتها یکی از وکلای شاه طهماسب و جزو فقها بوده است . (از الذریعه الی تصانیف الشیعه تألیف آقابزرگ طهرانی قسم 1 جزء 9 ص 286).
پیشنهاد کاربران
میباشد
از جنوب به منطقه فلارد
از شمال به سبزکوه
از غرب به دشت جمال
از شرق به کوه دالان