آن پختن یا برشته شدنی که چیز را از درون ناپخته و نابرشته و از بیرون بر اثر سوختگی سیاه کرده است .
خام سوختن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خام سوختن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) آن پختن یا برشته شدنی که چیز را از درون ناپخته و نابرشته و از بیرون بر اثر سوختگی سیاه کرده است. رجوع به خام سوز شدن شود.
پیشنهاد کاربران
تبدیل نشدن کامل به ماده دیگر
کلمات دیگر: