کلمه جو
صفحه اصلی

حق پناهندگی

دانشنامه عمومی

حق پناهندگی (انگلیسی: Right of asylum)؛ (برخی اوقات حق پناهندگی سیاسی گفته می شود و واژه آن در یونان باستان ἄσυλον نامیده می شد) یک مفهوم حقوقی کهن در مورد فردی است که در کشور خود مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.
پناهندگی_در_سوئد
هرگاه فردی در کشور خود مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشد، این فرد ممکن است هنگامیکه در قلمرو دیگری تحت حفاظت دولت یا مقامات کلیسایی درقرون وسطی قرار گیرد، از حق پناهجویی برخوردار شود. این حق که پیش از این توسط مصریها، یونانیان و عبریان به رسمیت شناخته شده بود، بعدها جزو سنت غربی ها شد. رنه دکارت، فیلسوف، ریاضی دان و فیزیک دان بزرگ عصر رنسانس به هلند گریخت، ولتر از نام دارترین فیلسوفان و نویسندگان فرانسوی به انگلیس و توماس هابز فیلسوف انگلیسی به فرانسه فرار کرد، زیرا هر کشوری محافظت برخی از خارجیان تحت تعقیب را می پذیرفت. مصری ها، یونانی ها و عبریان «حق پناهندگی» مذهبی را به رسمیت شناختند و از مجرمان (کسانی که متهم به جرم و جنایت شده بودند) در حدی به لحاظ قانونی محافظت می کردند.
کنوانسیون پناهندگان ۱۹۵۱ اسناد قانونی اصلی است برای به رسمیت شناختن حق پناهندگی که اولاً با تصویب ۱۴۵ کشور عضو، اصطلاح پناهنده را تعریف می کند و ضمن مشخص کردن حقوق افراد آواره تعهدات قانونی دولت ها برای محافظت از آن ها را مشخص می کند.اصل کلیدی قانون بین المللی انسان دوستانه و اصل نان رفولمان (عدم استرداد، ممنوعیت اخراج، برگرداندن اجباری یا کوچ اجباری) است یعنی هیچ دولتی نمی تواند پناهنده ای را به کشور مبدأ که جان پناهنده در معرض خطر قرار می گیرد، بازگرداند. این در حال حاضر به عنوان قاعده ای از قوانین عام بین المللی محسوب می شود. در این حالت برخی دولت ها مبنا و پایه نان رفولمان را که در تعارض با حاکمیت دولت متبوعشان است و مانع می شود تا هر خارجی غیرقانونی را اخراج کنند، نادیده می گیرند.
کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان به عنوان «نگهبان» کنوانسیون ۱۹۵۱ و پروتکل ۱۹۶۷ آن عمل می کند.

دانشنامه آزاد فارسی

حق پناهندگی (right of asylum)
اردوگاه پناهندگان
حق پناه بردن یا مأمن جستن در دولت بیگانه ای که آن دولت به شخصی که مجبور به ترک کشور زادگاه خویش شده اعطا می کند. در بیشتر نمونه ها، حق پناهندگی دربارۀ پناه جویان سیاسی ای اعمال می شود که، به موجب مقاوله نامۀ ۱۹۵۱ ملل متحد، به سبب هراس موجّه از تعقیب و آزار به دلایل نژادی، مذهبی، ملیتی، یا اعتقادات سیاسی نمی توانند به کشور خویش بازگردند. این مقاوله نامه نخستین سندی بود که پناهندگان سیاسی را تعریف و حقوق آنان را برای برخورداری از کار، تحصیل، تأمین اجتماعی، و دسترسی به محاکم کشور محل پناهندگی بازگو می کرد. اجرای این مقاوله نامه، که در ۱۹۶۷ الحاقیه ای به آن افزوده شد، برعهدۀ «دفتر کمیسیاریای عالی پناهندگان ملل متحد» است. اعطا یا عدم اعطای پناهندگی همواره از امتیازات دولت ها بوده است. به فراریان سیاسی گاه پناهندگی دیپلماتیک، که مبتنی بر معافیت دیپلماتیک (اصل تلقی سفارتخانه ها و کنسولگری ها به عنوان خاک دولت متبوع شان) است، داده می شود؛ برای نمونه، یوزف، کاردینال میندسنتی، از ۱۹۵۶ تا ۱۹۷۱ در سفارت خانۀ ایالات متحد امریکا در بوداپست به صورت پناهنده به سر برد.


کلمات دیگر: