زنی که بی اجازت خانواده شو کند و چنین زنی از شوی خود ارث نبرد .
خودسر زن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خودسر زن. [ خوَدْ / خُدْ س َ زَ ] ( اِ مرکب ) زنی که بی اجازت خانواده شو کند و چنین زنی از شوی خود ارث نبرد. ( حقوق قدیم ایران ).
دانشنامه آزاد فارسی
خودسَر زن
زن خودرأی در ادبیات حقوقی زَردُشتی. زن یا دختری که بدون رضایت پدر و یا سرپرست خود و با خواست شخصی اش ازدواج می کند. پدر و یا سرپرست او، می تواند چنین زنی را از ارث محروم کند.
زن خودرأی در ادبیات حقوقی زَردُشتی. زن یا دختری که بدون رضایت پدر و یا سرپرست خود و با خواست شخصی اش ازدواج می کند. پدر و یا سرپرست او، می تواند چنین زنی را از ارث محروم کند.
wikijoo: خودسر_زن
کلمات دیگر: