کلمه جو
صفحه اصلی

شهر ناپرسان

فرهنگ فارسی

شهری در آنجا کسی بداد کسی نرسد و عدل و انصاف را رواجی نباشد .

لغت نامه دهخدا

شهر ناپرسان. [ ش َ رِ پ ُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شهری که در آنجا کسی به داد کسی نرسد و عدل و انصاف را رواجی نباشد. ( آنندراج ) :
از هوای شهر ناپرسان عشق از ما مپرس
میشوی بیمار دل زآن مسکن و مأوا مپرس.
محسن تأثیر ( از آنندراج ).

دانشنامه عمومی

به جایی گفته می شود که قانون آن، قانون جنگل باشد و ظلم و جور و چپاول و جنایت در آن به انتها رسیده باشد و عادی شمرده شود، و نهایتاً داوری در دست ظالم و جابر باشد.



کلمات دیگر: