از شاعران عهد ازبکیه بود
روحی سمرقندی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
روحی سمرقندی. [ ی ِ س َ م َ ق َ ] ( اِخ ) از شاعران عهد ازبکیه بود و در سرودن قطعه دست داشت. این قطعه از اوست :
به پیر خرد گفتم ای راه دیده
که چون بگذرم من از این پرخطر پل
سویم دید از شفقت و گفت با من
پس از فکر بسیار و چندین تأمل
توجه توجه توجه توجه
توکل توکل توکل توکل.
روحی سمرقندی. [ ی ِ س َ م َ ق َ ] ( اِخ ) رجوع به روحانی سمرقندی و ریاض العارفین ص 195 شود.
به پیر خرد گفتم ای راه دیده
که چون بگذرم من از این پرخطر پل
سویم دید از شفقت و گفت با من
پس از فکر بسیار و چندین تأمل
توجه توجه توجه توجه
توکل توکل توکل توکل.
( از تحفه سامی ص 151 ).
روحی سمرقندی. [ ی ِ س َ م َ ق َ ] ( اِخ ) رجوع به روحانی سمرقندی و ریاض العارفین ص 195 شود.
روحی سمرقندی . [ ی ِ س َ م َ ق َ ] (اِخ ) از شاعران عهد ازبکیه بود و در سرودن قطعه دست داشت . این قطعه از اوست :
به پیر خرد گفتم ای راه دیده
که چون بگذرم من از این پرخطر پل
سویم دید از شفقت و گفت با من
پس از فکر بسیار و چندین تأمل
توجه توجه توجه توجه
توکل توکل توکل توکل .
به پیر خرد گفتم ای راه دیده
که چون بگذرم من از این پرخطر پل
سویم دید از شفقت و گفت با من
پس از فکر بسیار و چندین تأمل
توجه توجه توجه توجه
توکل توکل توکل توکل .
(از تحفه ٔ سامی ص 151).
روحی سمرقندی . [ ی ِ س َ م َ ق َ ] (اِخ ) رجوع به روحانی سمرقندی و ریاض العارفین ص 195 شود.
کلمات دیگر: