کلمه جو
صفحه اصلی

روبردار

لغت نامه دهخدا

روبردار. [ ب َ ] ( نف مرکب ) در تداول مردم قزوین ، بمعنی مشاطه است. ( از فرهنگ نظام ). رووردار ( در تداول مردم قزوین ). پیراینده موی رخساره زنان.


کلمات دیگر: