کلمه جو
صفحه اصلی

سفیده خوان

فرهنگ فارسی


لغت نامه دهخدا

سفیده خوان. [ س َ دَ خوا / خا ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان سهندآباد بخش بستان آباد شهرستان تبریز. دارای 1307 تن سکنه و آب آن از چشمه و رود لیقوان است. محصول آن غلات و اشجار غیرمثمره است. این ده را اسپره خون نیز گویند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

سفیده خوان /اسپرج خوان /، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان تبریز در استان آذربایجان شرقی ایران است.
این روستا در دهستان میدان چائ قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲٬۲۱۳ نفر (۵۴۸خانوار) بوده است.
در زبان آذری، (زبان بومی آذربایجان پیش از ورود ترکی)، حرف «د» فارسی در جایگاه های ویژه ای در واژه ها تبدیل به «ر» می شده است چنانچه سفید را در آن زبان اسپر می گفتند. نام سفیده خوان نیز در زبان آذری و مردم محل اسپرخون تلفظ می شود که به معنی سفیدخانی (چشمه سپید) است.


کلمات دیگر: