خشک دماغ
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( صفت ) غمناک مهموم اندوهناک اوقات تلخ مقابل تر دماغ .
لغت نامه دهخدا
خشک دماغ. [ خ ُ دَ ] ( ص مرکب )غمناک. مهموم. دردناک. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || متعصب. خشک در عقیده. ( یادداشت بخط مؤلف ). || احمق. ابله. ( یادداشت بخط مؤلف ).
کلمات دیگر: