خشک کننده
خشکان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خشکان. [ خ ُ ] ( نف ) خشک کننده. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- کاغذ آب خشکان ؛ کاغذی است که خاصیت خشکاندن آب و جوهر و مرکب دارد، آب خشکان. مرکب خشکان. جوهرخشکان.
- مرکب خشکان ؛ جوهرخشکان. آب خشکان.
- کاغذ آب خشکان ؛ کاغذی است که خاصیت خشکاندن آب و جوهر و مرکب دارد، آب خشکان. مرکب خشکان. جوهرخشکان.
- مرکب خشکان ؛ جوهرخشکان. آب خشکان.
دانشنامه عمومی
خشکان روستایی در دهستان کرغند بخش نیمبلوک شهرستان قائنات استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۳۲۳ نفر (در ۸۷ خانوار) بوده است.
wiki: خشکان
کلمات دیگر: