کلمه جو
صفحه اصلی

علی فسوی

لغت نامه دهخدا

علی فسوی . [ ع َ ی ِ ف َ س َ ] (اِخ ) دانیالی فسوی برازی جهرمی . ملقب به شهاب الدین . رجوع به علی دانیالی شود.


علی فسوی. [ ع َ ی ِ ف َ س َ ] ( اِخ ) ابن احمدبن ابراهیم بن زبیر عنانی فسوی شافعی. ملقب به رشید و مکنی به ابوالحسن. فقیه بود. و در سال 563 هَ. ق. درگذشت. وی مدتی نیز عهده دار امور قضا بود. او راست : شرح المفتاح ابن قاص طبری ، در فروغ فقه شافعی. ( از معجم المؤلفین از کشف الظنون ص 1769 و هدیة العارفین ).

علی فسوی. [ ع َ ی ِ ف َ س َ ] ( اِخ ) دانیالی فسوی برازی جهرمی. ملقب به شهاب الدین. رجوع به علی دانیالی شود.

علی فسوی . [ ع َ ی ِ ف َ س َ ] (اِخ ) ابن احمدبن ابراهیم بن زبیر عنانی فسوی شافعی . ملقب به رشید و مکنی به ابوالحسن . فقیه بود. و در سال 563 هَ . ق . درگذشت . وی مدتی نیز عهده دار امور قضا بود. او راست : شرح المفتاح ابن قاص طبری ، در فروغ فقه شافعی . (از معجم المؤلفین از کشف الظنون ص 1769 و هدیة العارفین ).



کلمات دیگر: