کلمه جو
صفحه اصلی

علی فاطمی

لغت نامه دهخدا

علی فاطمی. [ ع َ ی ِ طِ ] ( اِخ ) ابن حسن بن محمدبن حسن بن قاسم حسنی فاطمی علوی. مشهور به شریف. رجوع به علی شریف شود.

علی فاطمی. [ ع َ ی ِ طِ ] ( اِخ ) ابن منصور ( الحاکم بامراﷲ ) ابن عزیزبن معز فاطمی عبیدی. مکنی به ابوالحسن و ملقب به الظاهر لاعزاز دین اﷲ. از ملوک فاطمی مصر. وی در سال 395 هَ. ق. در قاهره متولد شد و در سال 411 هَ. ق. پس از درگذشت پدرش به خلافت رسید و به واسطه صغر سن ، عمه اش «ست النصر» که خواهر الحاکم بامراﷲ بود عهده دار امور مملکت شد و تا سال 415 هَ. ق. که درگذشت در این سمت باقی بود. و در این هنگام علی بن منصور خود امور خلافت را به دست گرفت و در عهد او وضع مصر و شام مضطرب گشت. و سرانجام در سال 427 هَ. ق. در قاهره درگذشت. او مردی عدالت پرور و نرمخو بود. ( از الاعلام زرکلی از اتعاظالحنفا ص 271 و ابن خلدون ج 4 ص 61 و کامل التواریخ ابن اثیر ج 9 ص 110 و ابن ایاس ج 1 ص 58 و ابن خلکان ج 1 ص 366 و مورد اللطافة ص 10 ). و نیز رجوع به ظاهر ( ابن ابی منصور الحاکم ) شود.

علی فاطمی. [ ع َ ی ِ طِ ] ( اِخ ) ابن موسی بن جعفربن محمدبن احمدبن طاووس علوی فاطمی. ملقب به ابن طاووس و مکنی به ابوالقاسم و ملقب به رضی الدین. رجوع به ابن طاووس و علی ( ابن موسی بن... ) شود.

علی فاطمی . [ ع َ ی ِ طِ ] (اِخ ) ابن حسن بن محمدبن حسن بن قاسم حسنی فاطمی علوی . مشهور به شریف . رجوع به علی شریف شود.


علی فاطمی . [ ع َ ی ِ طِ ] (اِخ ) ابن منصور (الحاکم بامراﷲ) ابن عزیزبن معز فاطمی عبیدی . مکنی به ابوالحسن و ملقب به الظاهر لاعزاز دین اﷲ. از ملوک فاطمی مصر. وی در سال 395 هَ . ق . در قاهره متولد شد و در سال 411 هَ . ق . پس از درگذشت پدرش به خلافت رسید و به واسطه ٔ صغر سن ، عمه اش «ست النصر» که خواهر الحاکم بامراﷲ بود عهده دار امور مملکت شد و تا سال 415 هَ . ق . که درگذشت در این سمت باقی بود. و در این هنگام علی بن منصور خود امور خلافت را به دست گرفت و در عهد او وضع مصر و شام مضطرب گشت . و سرانجام در سال 427 هَ . ق . در قاهره درگذشت . او مردی عدالت پرور و نرمخو بود. (از الاعلام زرکلی از اتعاظالحنفا ص 271 و ابن خلدون ج 4 ص 61 و کامل التواریخ ابن اثیر ج 9 ص 110 و ابن ایاس ج 1 ص 58 و ابن خلکان ج 1 ص 366 و مورد اللطافة ص 10). و نیز رجوع به ظاهر (ابن ابی منصور الحاکم ) شود.


علی فاطمی . [ ع َ ی ِ طِ ] (اِخ ) ابن موسی بن جعفربن محمدبن احمدبن طاووس علوی فاطمی . ملقب به ابن طاووس و مکنی به ابوالقاسم و ملقب به رضی الدین . رجوع به ابن طاووس و علی (ابن موسی بن ...) شود.



کلمات دیگر: