کلمه جو
صفحه اصلی

سفینه کردن

فرهنگ فارسی

ظاهر و نمودار کردن

لغت نامه دهخدا

سفینه کردن. [ س َ ن َ / ن ِ ک َ دَ ]( مص مرکب ) ظاهر و نمودار کردن. ( آنندراج ) ( غیاث ).


کلمات دیگر: