کلمه جو
صفحه اصلی

سفقه

فرهنگ فارسی

یک بار دست ٠ زدن در بیع ٠ لغتی است در صفقه ٠ یا در یک صفقه فروختن چیزی و خریدن چیزی را ٠

لغت نامه دهخدا

( سفقة ) سفقة. [ س َ ق َ ] ( ع اِ ) یک بار دست زدن در بیع. لغتی است در صفقة. || در یک صفقه فروختن چیزی و خریدن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به صفقة شود.

سفقة. [ س َ ق َ ] (ع اِ) یک بار دست زدن در بیع. لغتی است در صفقة. || در یک صفقه فروختن چیزی و خریدن چیزی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به صفقة شود.



کلمات دیگر: