کلمه جو
صفحه اصلی

دیر جنب

فارسی به انگلیسی

leaden

unwieldy, leaden


فرهنگ فارسی

که دیر جنبد . که سریع الحرکه نباشد .

لغت نامه دهخدا

دیرجنب. [ جُمْب ْ ] ( نف مرکب ) که دیر جنبد. که سریع الحرکة نباشد. کندحرکت. آنکه در شروع بکار کاهلی کند. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

۱. دیرجنبنده.
۲. آن که دیر از جا برخیزد.
۳. آن که به کندی حرکت کند.


کلمات دیگر: