تا عصر نور علیشاه اصفهانی از روسای فرقه ی نعمة اللهی صحبتی از عشریه در مقابل خمس نبوده است بلکه دستور به پرداخت خمس و زکوة داده اند. ( 1 )
لکن از زمان ملاسلطان گنابادی بنابراین نهاده شد که اتباع فرقه ده یک از درآمد خویش را به عنوان عشریه به رئیس فرقه بپردازند. چنانکه شیخ عباسعلی کیوان قزوینی منصور علی شاه می نویسد: «بعد از تشرف از هر دایی که داخل تازه کند و چیزی به او عاید شود چه ربح کاسبی چه اجاره ی املاک و چه حقوق دیوانی و حق البهاله و چه گدایی و چه هدایا و چه ارث و پیدا کردن چیزی در جائی اعم از جزئی و کلی و از گنج و گم شده و از جماد و حیوان باید ده یک آن را بدهد به قطب تا باقی بر او حلال شود و الا همه بر او حرام است زیرا مرید مالک مالی نمی شود». ( 2 )
این دستور اکید بنابر گفته ملاسلطان گنابادی است که در پاسخ سؤال حاج عبدالهادی نامی از صوفیان خود می نویسد: «یک عشر از ارباح مکاسب و زراعات داده
شود مغنی زکوةزکوی و از خمس خواهد بود» ( 3 ) از نوشته ی ملاسلطان گنابادی به این نتیجه می رسیم که «عشریه» اگر پرداخت گردد کفایت از «خمس» می نماید و دیگر خمس بر ذمه کسی که عشریه پرداخت نموده نیست.
و همینطور شیخ محمد حسن صفی علیشاه می گوید: «هر کس مال دارد عشر مال خود را به مستحقین اهل طریقت بدهد که در همان بلد می باشند از فقرای نعمة اللهی و بر فقرا غیر نعمه اللهی چیزی ندهند بلکه خیرات غیر از عشر را هم بر آنها مبذول دارند» ( 4 ) وقتی درباره احکام «عشر» در مقابل خمس از صفی علیشاه سؤال می کنند «کسی که عشر می دهد آیا زکوة و خمس هم باید بدهد یا نه» در جواب می گوید «در صورت اول عیبی ندارد و در صورت دوم بدعت است» ( 5 ) . علاوه بر اینکه عشریه را مکفی از خمس دانسته پرداخت خمس را بدعت می داند.
نص قرآن و سنت پیرامون عشریه
حکم شرعی احکام فروعی یا به طور واضح و صریح در قرآن بیان گردیده از قبیل نکاح، طلاق یا اگر به طور صریح عنوان شده لکن جامع و کافی نیست در روایات به طور تکمیلی آن مسائل پیگیری گردیده است مانند «نماز» و «زکوة» و «خمس» که اساس حکم در قرآن آمده است لکن جزئیات آن از قبیل رکعات نماز در اوقات معینه، رکوع و سجود، تشهد و سلام و . . . یا در مورد زکوة میزان پرداخت چیزی که به آن زکوة تعلق می گیرد و یا نحوه پرداخت خمس و احکام پیرامون آن در روایاتی که از ناحیه مقدسه رسول خدا و ائمه طاهرین مطرح شده است.
قرآن در زمینه خمس می فرماید: «فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن سبیل» ( 6 ) .
ذکریا بن مالک جعفی از امام صادق علیه السلام درباره ی معنی قول خدای تعالی ( آیه قبل ) سؤال کرده اند، امام علیه السلام فرموده: اما سهم خمس خدا پس متعلق به رسول است که آن را در راه خدا صرف می کند و اما خمس رسول خدا متعلق به خویشان
اوست، و خمس «ذوالقربی» به خویشاوندان آن حضرت تعلق دارد و «یتامی»، یتیمان خاندان اویند، پس خدا این چهار سهم را در آن خاندان قرار داده است و اما در خصوص «مساکین» و «ابناء السبیل»، پس چون دانستی که ما صدقه یعنی انواع زکوة نمی خوریم و برای ما حلال نیست از این جهت آن سهم عوض صدقه و زکوة به مساکین و ابناء السبیل ما تعلق گرفته است» ( 7 ) .
در این صورت آنچه که به عنوان پرداخت حقوق واجبه شرعیه به آن تعلق دارد خمس و زکوة است و در برابر خمس، اسمی در قرآن یا روایات از عشریه آنهم مکفی از خمس باشد نشده است پس می توان مدعی بود: عشریه بدعتی است در اسلام که خلاف نص قرآن و کلام معصوم علیه السلام می باشد.
فقهاء و عشریه
علاوه بر اینکه در قرآن و سنت نامی از عشریه مطرح نیست، فقهای امامیه که ممکن است بر اثر عنوان ثانوی بر اساس مبانی اجتهاد فتوائی در موردی بدهند که به ظاهر در قرآن و روایات به آن اشاره نشده است ( 8 ) که البته این فتوا بر اساس مبنای فقهی و ادله اربعه قرآن و سنت، عقل و اجماع می باشد. در کتب استدلالی فقهی و رساله عملیه خویش به مسئله خمس اشاره داشته اند لکن در مورد عشریه کلامی نفرموده اند حتی به هنگام سؤال درباره عشریه آنقدر این عنوان غریبه با فقه آل محمد صلوات الله علیه می باشد که از آن ابراز بی اطلاعی کرده اند، یعنی ندانسته اند عشریه یعنی چه؟ بلکه به این علت بوده که در فقه امامیه جائی برایش سراغ ندارند. ( 9 )
جهت اطلاع تا جائی که رسائل علمیه فقهاء امامیه در دسترس بود به آنها اشاره می نماییم حضرات آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانی ( 10 ) حاج سید محمد حجت کوه کمره ای ( 11 ) حاج آقا حسین بروجردی ( 12 ) حضرت امام خمینی ( 13 ) حاج سید احمد خوانساری ( 14 ) حاج سید محمد هادی میلانی ( 15 ) حاج سید محسن حکیم ( 16 ) حاج سید محمود شاهرودی ( 17 )
حاج سید ابوالقاسم خوئی ( 18 ) حاج سید محمد رضا گلپایگانی ( 19 ) سید شهاب الدین مرعشی نجفی ( 20 ) حاج سید عبدالله شیرازی ( 21 ) حاج سید عبدالاعلی سبزواری ( 22 ) حاج سید اسد الله نبوی دزفولی ( 23 ) حاج سید فانی اصفهانی ( 24 ) حاج شیخ محمد علی اراکی ( 25 ) حاج شیخ محمد صالحی مازندرانی ( 26 ) حاج سید ابوالحسن رفیعی قزوینی ( 27 ) حاج شیخ محمد رضا مدنی کاشانی ( 28 ) حاج میرزا هاشم آملی ( 29 ) حاج سید علی بهبهانی ( 30 ) حاج سید جعفر شاهرودی ( 31 ) حاج سید ابراهیم میلانی ( 32 ) سلطان القرائی تبریزی ( 33 ) حاج سید محمد وحیدی ( 34 ) حاج شیخ صالحی مازندرانی ( 35 ) حاج سید محمد روحانی ( 36 ) حاج شیخ عباس طسوجی ( 37 ) حاج شیخ کاظم بیگدلی دزفولی ( 38 ) قدس الله ارواحهم.
رساله ی شریف حضرت آیه الله العظمی حاج سید علی خامنه ای ولی امر مسلمین، رهبر معظم انقلاب در دسترس نبود. فاضل لنکرانی ( 39 ) حاج شیخ محمد تقی بهجت ( 40 ) یوسف صانعی ( 41 ) حاج شیخ حسین نوری همدانی ( 42 ) حاج شیخ علی صافی گلپایگانی ( 43 ) حاج سید محمد صادق روحانی ( 44 ) حاج سید محمد شیرازی ( 45 ) ناصر مکارم شیرازی ( 46 ) حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی ( 47 ) حاج سید مهدی مرعشی ( 48 ) حاج سید محمد علی علوی گرگانی ( 49 ) حاج سید محمد علی موسوی ابطحی اصفهانی ( 50 ) حاج شیخ حسین وحید خراسانی ( 51 ) حاج
سید ابوالقاسم کوک . . .
لکن از زمان ملاسلطان گنابادی بنابراین نهاده شد که اتباع فرقه ده یک از درآمد خویش را به عنوان عشریه به رئیس فرقه بپردازند. چنانکه شیخ عباسعلی کیوان قزوینی منصور علی شاه می نویسد: «بعد از تشرف از هر دایی که داخل تازه کند و چیزی به او عاید شود چه ربح کاسبی چه اجاره ی املاک و چه حقوق دیوانی و حق البهاله و چه گدایی و چه هدایا و چه ارث و پیدا کردن چیزی در جائی اعم از جزئی و کلی و از گنج و گم شده و از جماد و حیوان باید ده یک آن را بدهد به قطب تا باقی بر او حلال شود و الا همه بر او حرام است زیرا مرید مالک مالی نمی شود». ( 2 )
این دستور اکید بنابر گفته ملاسلطان گنابادی است که در پاسخ سؤال حاج عبدالهادی نامی از صوفیان خود می نویسد: «یک عشر از ارباح مکاسب و زراعات داده
شود مغنی زکوةزکوی و از خمس خواهد بود» ( 3 ) از نوشته ی ملاسلطان گنابادی به این نتیجه می رسیم که «عشریه» اگر پرداخت گردد کفایت از «خمس» می نماید و دیگر خمس بر ذمه کسی که عشریه پرداخت نموده نیست.
و همینطور شیخ محمد حسن صفی علیشاه می گوید: «هر کس مال دارد عشر مال خود را به مستحقین اهل طریقت بدهد که در همان بلد می باشند از فقرای نعمة اللهی و بر فقرا غیر نعمه اللهی چیزی ندهند بلکه خیرات غیر از عشر را هم بر آنها مبذول دارند» ( 4 ) وقتی درباره احکام «عشر» در مقابل خمس از صفی علیشاه سؤال می کنند «کسی که عشر می دهد آیا زکوة و خمس هم باید بدهد یا نه» در جواب می گوید «در صورت اول عیبی ندارد و در صورت دوم بدعت است» ( 5 ) . علاوه بر اینکه عشریه را مکفی از خمس دانسته پرداخت خمس را بدعت می داند.
نص قرآن و سنت پیرامون عشریه
حکم شرعی احکام فروعی یا به طور واضح و صریح در قرآن بیان گردیده از قبیل نکاح، طلاق یا اگر به طور صریح عنوان شده لکن جامع و کافی نیست در روایات به طور تکمیلی آن مسائل پیگیری گردیده است مانند «نماز» و «زکوة» و «خمس» که اساس حکم در قرآن آمده است لکن جزئیات آن از قبیل رکعات نماز در اوقات معینه، رکوع و سجود، تشهد و سلام و . . . یا در مورد زکوة میزان پرداخت چیزی که به آن زکوة تعلق می گیرد و یا نحوه پرداخت خمس و احکام پیرامون آن در روایاتی که از ناحیه مقدسه رسول خدا و ائمه طاهرین مطرح شده است.
قرآن در زمینه خمس می فرماید: «فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن سبیل» ( 6 ) .
ذکریا بن مالک جعفی از امام صادق علیه السلام درباره ی معنی قول خدای تعالی ( آیه قبل ) سؤال کرده اند، امام علیه السلام فرموده: اما سهم خمس خدا پس متعلق به رسول است که آن را در راه خدا صرف می کند و اما خمس رسول خدا متعلق به خویشان
اوست، و خمس «ذوالقربی» به خویشاوندان آن حضرت تعلق دارد و «یتامی»، یتیمان خاندان اویند، پس خدا این چهار سهم را در آن خاندان قرار داده است و اما در خصوص «مساکین» و «ابناء السبیل»، پس چون دانستی که ما صدقه یعنی انواع زکوة نمی خوریم و برای ما حلال نیست از این جهت آن سهم عوض صدقه و زکوة به مساکین و ابناء السبیل ما تعلق گرفته است» ( 7 ) .
در این صورت آنچه که به عنوان پرداخت حقوق واجبه شرعیه به آن تعلق دارد خمس و زکوة است و در برابر خمس، اسمی در قرآن یا روایات از عشریه آنهم مکفی از خمس باشد نشده است پس می توان مدعی بود: عشریه بدعتی است در اسلام که خلاف نص قرآن و کلام معصوم علیه السلام می باشد.
فقهاء و عشریه
علاوه بر اینکه در قرآن و سنت نامی از عشریه مطرح نیست، فقهای امامیه که ممکن است بر اثر عنوان ثانوی بر اساس مبانی اجتهاد فتوائی در موردی بدهند که به ظاهر در قرآن و روایات به آن اشاره نشده است ( 8 ) که البته این فتوا بر اساس مبنای فقهی و ادله اربعه قرآن و سنت، عقل و اجماع می باشد. در کتب استدلالی فقهی و رساله عملیه خویش به مسئله خمس اشاره داشته اند لکن در مورد عشریه کلامی نفرموده اند حتی به هنگام سؤال درباره عشریه آنقدر این عنوان غریبه با فقه آل محمد صلوات الله علیه می باشد که از آن ابراز بی اطلاعی کرده اند، یعنی ندانسته اند عشریه یعنی چه؟ بلکه به این علت بوده که در فقه امامیه جائی برایش سراغ ندارند. ( 9 )
جهت اطلاع تا جائی که رسائل علمیه فقهاء امامیه در دسترس بود به آنها اشاره می نماییم حضرات آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانی ( 10 ) حاج سید محمد حجت کوه کمره ای ( 11 ) حاج آقا حسین بروجردی ( 12 ) حضرت امام خمینی ( 13 ) حاج سید احمد خوانساری ( 14 ) حاج سید محمد هادی میلانی ( 15 ) حاج سید محسن حکیم ( 16 ) حاج سید محمود شاهرودی ( 17 )
حاج سید ابوالقاسم خوئی ( 18 ) حاج سید محمد رضا گلپایگانی ( 19 ) سید شهاب الدین مرعشی نجفی ( 20 ) حاج سید عبدالله شیرازی ( 21 ) حاج سید عبدالاعلی سبزواری ( 22 ) حاج سید اسد الله نبوی دزفولی ( 23 ) حاج سید فانی اصفهانی ( 24 ) حاج شیخ محمد علی اراکی ( 25 ) حاج شیخ محمد صالحی مازندرانی ( 26 ) حاج سید ابوالحسن رفیعی قزوینی ( 27 ) حاج شیخ محمد رضا مدنی کاشانی ( 28 ) حاج میرزا هاشم آملی ( 29 ) حاج سید علی بهبهانی ( 30 ) حاج سید جعفر شاهرودی ( 31 ) حاج سید ابراهیم میلانی ( 32 ) سلطان القرائی تبریزی ( 33 ) حاج سید محمد وحیدی ( 34 ) حاج شیخ صالحی مازندرانی ( 35 ) حاج سید محمد روحانی ( 36 ) حاج شیخ عباس طسوجی ( 37 ) حاج شیخ کاظم بیگدلی دزفولی ( 38 ) قدس الله ارواحهم.
رساله ی شریف حضرت آیه الله العظمی حاج سید علی خامنه ای ولی امر مسلمین، رهبر معظم انقلاب در دسترس نبود. فاضل لنکرانی ( 39 ) حاج شیخ محمد تقی بهجت ( 40 ) یوسف صانعی ( 41 ) حاج شیخ حسین نوری همدانی ( 42 ) حاج شیخ علی صافی گلپایگانی ( 43 ) حاج سید محمد صادق روحانی ( 44 ) حاج سید محمد شیرازی ( 45 ) ناصر مکارم شیرازی ( 46 ) حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی ( 47 ) حاج سید مهدی مرعشی ( 48 ) حاج سید محمد علی علوی گرگانی ( 49 ) حاج سید محمد علی موسوی ابطحی اصفهانی ( 50 ) حاج شیخ حسین وحید خراسانی ( 51 ) حاج
سید ابوالقاسم کوک . . .