عشق به خود (به انگلیسی: Self-love) یا خوددوستی همواره به عنوان یک نقیصه اخلاقی همچون نخوت و خودخواهی دانسته شده است.
خودگرایی اخلاقی
خودشکوفایی
عزت نفس
خویشتن آگاهی
خود دلسوزی
با این حال، روان شناس و فیلسوف اجتماعی، اریش فروم، به سال ۱۹۵۶ بیان داشت که دوست داشتن خود با غرور، خودپسندی و خودمحوری متفاوت بوده و به معنی مراقبت از خود و مسوولیت پذیری در قبال خود است.
سیسرون سرانجام آنانی که sui amantes sine rivali (تنها عاشق خود، بدون هیچ رقیبی) هستند را شکست می دانست. این نگاه را فرانسیس بیکن نیز در محکوم کردن خوددوستانی که حاضرند تنها برای پختن نیمرویی برای خود، خانه شان را آتش بزنند، داشته است.
با این حال آگوستین، که در خداشناسی خود معتقد بود شیطان، وجود تحریف شده ای از خدا است، گناه غرور را تنها درجه ای تخفیف یافته از خوددوستی می دانست.
خودگرایی اخلاقی
خودشکوفایی
عزت نفس
خویشتن آگاهی
خود دلسوزی
با این حال، روان شناس و فیلسوف اجتماعی، اریش فروم، به سال ۱۹۵۶ بیان داشت که دوست داشتن خود با غرور، خودپسندی و خودمحوری متفاوت بوده و به معنی مراقبت از خود و مسوولیت پذیری در قبال خود است.
سیسرون سرانجام آنانی که sui amantes sine rivali (تنها عاشق خود، بدون هیچ رقیبی) هستند را شکست می دانست. این نگاه را فرانسیس بیکن نیز در محکوم کردن خوددوستانی که حاضرند تنها برای پختن نیمرویی برای خود، خانه شان را آتش بزنند، داشته است.
با این حال آگوستین، که در خداشناسی خود معتقد بود شیطان، وجود تحریف شده ای از خدا است، گناه غرور را تنها درجه ای تخفیف یافته از خوددوستی می دانست.
wiki: عشق به خود