(اسم ) ۱- هفت نسل گذشته : ((تاهفت پشتش همه تاجر وپولداربودند. ) ) ۲- آبائ واجداد .
هفت پشت
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
هفت پشت. [ هََ پ ُ ] ( اِ مرکب ) هفت نسل که پس از هر کسی از او و فرزندانش در وجود آیند. مقابل هفت جد.
- هفت پشت کسی را به سگ آبی رساندن ؛ کسی را به تعریف غیرواقع به کمال اغراق و مبالغه ستودن ، مثلاً شخصی در تعریف شخصی یا چیزی اغراق از حد برد، گویند: آقا بس کن ، هفت پشتش را به سگ آبی رساندی. ( آنندراج ).
- هفت پشت کسی را به سگ آبی رساندن ؛ کسی را به تعریف غیرواقع به کمال اغراق و مبالغه ستودن ، مثلاً شخصی در تعریف شخصی یا چیزی اغراق از حد برد، گویند: آقا بس کن ، هفت پشتش را به سگ آبی رساندی. ( آنندراج ).
واژه نامه بختیاریکا
هفت جد و آباد بترتیب
کلمات دیگر: