پجار. [ پ َ ] ( اِ ) پچ. پژ. کوه. ( برهان ).
پجار
لغت نامه دهخدا
گویش مازنی
/pejaar/ تنقلاتی که در شب نشینی برای میهمان تدارک ببینند - ردیف چوب هایی که برای دام گذاری پندگان در زمین فرو کنند
۱تنقلاتی که در شب نشینی برای میهمان تدارک ببینند ۲ردیف چوب ...
کلمات دیگر: