وردادن. [ وَ دَ ] ( مص مرکب ) تعلیم دادن. درس گفتن : فلانی... ورمیدهد. ( فرهنگ فارسی معین از برهان در مدخل ور ).
وردادن
لغت نامه دهخدا
واژه نامه بختیاریکا
( وِر دادِن ) پرت کردن؛ دور انداختن
( وَر دادِن ) جاگذاشتن
( ور دادِن ) کامل نبودن؛ جا انداختن. مثلاً خاتی ز قشنگی هیچی نورداده یعنی خاتون ازیباست؛ چیزی کم نداره؛ کامل؛ خوشگله
( وَر دادِن ) گسترش دادن؛ پهن کردن
( وَر دادِن ) گُم کردن
( وَر دادِن ) جاگذاشتن
( ور دادِن ) کامل نبودن؛ جا انداختن. مثلاً خاتی ز قشنگی هیچی نورداده یعنی خاتون ازیباست؛ چیزی کم نداره؛ کامل؛ خوشگله
( وَر دادِن ) گسترش دادن؛ پهن کردن
( وَر دادِن ) گُم کردن
پیشنهاد کاربران
وَردادن در گویش لری بختیاری به معنی جا گذاشتن است ؛ مانند کلیدانِ وَر دادُم ، یعنی کلیدها را جا گذاشتم.
در گویش اقلیدی
انداختن، پَرت کردن
Woor Dadan
انداختن، پَرت کردن
Woor Dadan
کلمات دیگر: