کلمه جو
صفحه اصلی

کتارک

لغت نامه دهخدا

کتارک. [ ] ( اِخ ) شهری بوده است به ناحیه استخر در پارس. رجوع به نخبةالدهر دمشقی چ لایپزیک ص 177 شود.

گویش مازنی

/ketaarek/ دسیسه کردن علیه کسی - نفس آخر ۳آخرین حرکت چانه به هنگام جان سپردن

۱دسیسه کردن علیه کسی ۲نفس آخر ۳آخرین حرکت چانه به هنگام ...



کلمات دیگر: