( رنگ و آب گرفتن ) رنگ و نم گرفتن رنگ و بوی گرفتن
رنگ و اب گرفتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( رنگ و آب گرفتن••• ) رنگ و آب گرفتن. [ رَ گ ُ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) رنگ و نم گرفتن. رنگ و بوی گرفتن. رونق و صفا و طمطراق پیدا کردن. ( از آنندراج ).
- چهره کسی رنگ و آب گرفتن ؛ پس از نقاهت و بیماری سرخ و سپید گشتن و سر حال آمدن.آب و رنگ گرفتن.
- چهره کسی رنگ و آب گرفتن ؛ پس از نقاهت و بیماری سرخ و سپید گشتن و سر حال آمدن.آب و رنگ گرفتن.
کلمات دیگر: