توبره کش آنکه در کیسه وسائل کار حمل میکند .
خریطه کش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خریطه کش. [ خ َ طَ / طِ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) توبره کش. ( یادداشت بخط مؤلف ). آنکه در کیسه وسائل کار حمل میکند :
شاگردپیشگان و خریطه کشان وی
استادکار تیر سپهرند بر زمین.
سخن جنیبه بر خامه و بنان من است.
چهل درست که بخشش کنی چه دشوار است.
روح الامین جنیبه بر او در آن فضا.
شاگردپیشگان و خریطه کشان وی
استادکار تیر سپهرند بر زمین.
سوزنی.
خرد خریطه کش خاطر و بیان من است سخن جنیبه بر خامه و بنان من است.
سوزنی.
ترا که صاحب کافی خریطه کش زیبدچهل درست که بخشش کنی چه دشوار است.
خاقانی.
روح القدس خریطه کش او در آن طریق روح الامین جنیبه بر او در آن فضا.
خاقانی.
کلمات دیگر: