کلمه جو
صفحه اصلی

خزانی

فارسی به انگلیسی

autumnal

فرهنگ فارسی

منسوب به خزان و پائیز

لغت نامه دهخدا

خزانی. [ خ َ ] ( ص نسبی ) منسوب به خزان و پائیز. ( ناظم الاطباء ) ( یادداشت بخط مؤلف ) :
آب انگور خزانی را خوردن گاه است.
منوچهری.
منزل فانی است قرارش مبین
باد خزانی است بهارش مبین.
نظامی.
کدام باد بهاری وزید در آفاق
که باز در عقبش نکبت خزانی نیست.
سعدی.


کلمات دیگر: