کلمه جو
صفحه اصلی

سرغن

لغت نامه دهخدا

سرغن. [ س َ غ َ ] ( ع اِ ) بخورالبربر. رجوع به تاسرغنت و دزی ذیل همین کلمه شود.


کلمات دیگر: